مقصود از تقریب مذاهب اسلامی، تقریب پیروان مذاهب اسلامی است؛ چراکه تقریب دو مذهب
بدون درنظر گرفتن اتباع آن، معقول نخواهد بود. بدیهی است که تقریب به معنای دست شستن
از ارزش های مذهبی نیست و هیچیک از علمای اسلام چنین برداشتی از تقریب ارائه نکرده
اند؛ بلکه همواره بر اصول ثابت ارزشهای دینی و مذهبی تأکید داشته اند. محمدی عراقی
می گوید تقریب همان نزدیک شدن به مشترکات مذاهب است و منظور از تقریب مذاهب اسلامی
این نیست که شیعه، سنی شود و یا سنی، شیعه؛ بلکه مراد این است که چون مشترکات ما بسیارند،
می توان در مهمترین مسائل، حتی در مسائل فقهی، همفکری و همیاری نمود(محمدی عراقی
،1387: 107) .بنابراین تقریب مذاهب اسلامی نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف شناخت
مشترکات یکدیگر و توسعة مشترکات به منظور دستیابی به برادری دینی بر اساس اصول مسلم
و مشترکات اسلامی، و نیز معذور نمودن همدیگر در امور مورد اختلاف است (نواب ،سلماسی،
1393 :235).
همگرایی و تقریب
مذاهب در میان اندیشمندان اسلام
همگرایی که عبارت اخرای آن در زبان عربی تقریب است در
یکصدسال اخیر مورد توجه علمای روشنگر اسلام همچون سیدجمالالدین اسدآبادی قرار گرفت
به گونهای که در دانشگاه الازهر مصر مرکز همگرایی مذاهب اسلامی به نام «دارالتقریب
بین المذاهب الاسلامیه» تأسیس گردید که در آن حداقل گرایشات فقهی و مذهبی اسلامی حضور
داشتند. یکی از بنیانگذاران دارالتقریب، مرحوم علامه محمدتقی قمی (ره) بود. ایشان
درباره همگرایی دینی میگوید: «هدف ما اندماج مذاهب فقهی در یکدیگر نیست، زیرا اختلاف
امری است طبیعی... در اینگونه اختلافات زیانی نبوده بلکه باعث توسعه فکری و فراهم
آمدن تسهیلات و گشایش رحمت الهی خواهد بود. راهبردهای استراتژیک در این مرکز تعیین
گردید که سرفصلهای مهم آن عبارت بود از: تبیین باورها و برداشتهای مشترک بین این
دو و تطبیق و مقایسه آن با نکات اختلاف از جهت اهمیت، ایجاد آگاهی فرق اسلامی به پیامدهای
تنش و درگیری، یافتن زبان مشترک برای همگرایی، معرفی تفرقهافکنان که قصد تبدیل اختلاف
به یک نزاع تمامعیار را داشتهاند، یادآوری فواید سکوت و خویشتنداری هر یک در راستای
تحقق اصل وحدت اسلامی، این قبیل راهبردها به منظور کاستن فاصله مسلمانان مذاهب اسلامی
و رفع بدبینی و خصومت صورت میگرفت. یکی از متفکران عرب به نام دکتر «محمد الدسوقی» (استاد دانشگاه قطر) مفهوم
همگرایی و تقریب مذاهب را با این تعبیر بیان میکند: «إنّ التقارب بین المذاهب هو فی
جوهره: محاولة لکسر شوکة التعصب، و جمع کلمة الأمة علی أصول عقیدتها والمبادئ الأساسیة
لدینها یعنی: همگرایی، تلاش برای شکستن شوکت تعصب و پیوند زدن امت اسلامی بر اساس اصول
عقیده مبادی، اساس دین است. به عبارت روشنتر همگرایی را اصل بنیادین دینی میداند.
مرحوم آیتالله شیخ محمدحسین آلکاشفالغطاء، همگرایی و تقریب فرق اسلامی را نه تنها
به معنای هضم فرقهای و سکوت فرقه مغلوبه نمیداند، بلکه میفرماید: «از عدالت به دور
است که ما فرقهای را که در انزوا و اتهام نهاده شده و از خود دفاع میکند به دلیل
دفاع از حق خود به تفرقهافکنی و کینهتوزی متهم کنیم بلکه باید سخن او را بررسی نماییم.
اگر حق با اوست او را یاری دهیم وِالّا به استدلال او را قانع سازیم. بنابراین همگرایی
ناظر بر رفتار متعهدانه متقابل مذاهب اسلامی به منظور صیانت از اصول مشترک اسلامی میباشد.
در این رابطه، سیاست راهبردی برای مصونیت سامانه همگرایی، اصل احترام مذاهب به یکدیگر،
برای پوشاندن حفرهها و خلأهای موجود، مهار تنشها و پرهیز از سبّ و دشنام پیروان مذاهب
نسبت به یکدیگر باید مورد نظر باشد..(سارلی
،1391 :2)
تجارب
همگرایی و تقریب مذاهب در اسلام
از زمان
اسـتقرار نـظام دولت-ملت در سرزمینهاى اسلامى،طرحهاى مختلفى براى همگرایى
پیشنهاد شده که برخى از آنها عملى گردیده و برخى دیگر در حـد پیشـنهاد بـاقى
مانده است.از میان طرحهایى که اجرا شده،بـرخى بـه شـکست انـجامیده و بـرخى دیگـر
به امید موفقیتهاى آینده همچنان به فعالیتهاى خود ادامه دادهاند. در اینجا
دو دسته از اقدامات انجامگرفته براى همگرایى در جهان اسلام.یکى،ایجاد اتحادها و
ائتلافهاى سیاسى است که در این مـیان چهار نمونه شامل جمهورى متحده عربى،فدراسیون
عربى،اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامى می باشند و دیگرى تشکیل اتحادیههاى
اقتصادى شامل شوراى همکارى خلیج فـارس،شـوراى همکارى عرب،گروه دى هشت و سازمان
همکارىهاى اقتصادى(اکو)است.برخى از این اقدامات با نظریۀ فدرالیسم،برخى با نظریۀ
ارتباطات و برخى دیگر با نظریههاى کارکردگرایى و نوکارکردگرایى قابل تطبیق است.(ولایتی،سعید
محمدی ،1389 :158) با اینهمه،طرحهاى ارائهشده
براى همگرایى و تقریب،توفیق چندانى به دست نیاورده است. برخى مانند شوراى همکارى عرب
اصـولا مـرده به دنیا آمدند؛زیرا هرگز فرصت آن را نیافتند که براى تحقق اهداف خود
دست به اقدام عملى بزنند.برخى مانند جمهورى متحده عربى و فدراسیون عربى،پس از اندک
زمانى متوقف گردیدند و برخى هم مـانند سـازمان کنـفرانس اسلامى،اتحادیه عرب،گروه دى
هـشت و سـازمان هـمکارىهاى اقتصادى(اکو)به امید موفقیتهاى آینده همچنان به فعالیتهاى
خود ادامه دادهاند. شوراى همکارى خلیج فارس که در اصل با هدف مقابله با جـمهورى
اسـلامى ایران بـه وجود آمد نیز نتوانست به هدف ظاهرى خـویش یعـنى ایجاد اتحاد بین
اعضاى ششگانه خود جامعه عمل بپوشاند و علىرغم تداوم فعالیتهاى آن،امروزه اختلافات
ریشهاى میان برخى از اعضاى آن مـشاهده مـىشود. (ولایتی،سعید محمدی ،1389 :176) بنابراین در این میان کشورهای اسلامی با جمعیت عظیم خود
و قابلیت ها و ظرفیت های متعدد و متنوع و انگیزه های قوی، تابحال نتوانسته اند نوعی
همگرایی و همکاری منسجم در سطح جهانی و یامنطقه ای همچون اتحادیه اروپا، نفتا و
... را بوجود آورندو با وجود نقاط
مشترک فراوان در کشورهای اسلامی، نظریه منسجمی که هم بتواند چارچوبی نظری برای وحدت
دنیای اسلام تبیین کند و هم از توان اجرایی برخوردار باشد کمتر وجود داشته است. اغلب
نظریه ها در حد راهکارهای نظری باقیمانده و کمتر به حیطه عملی وارد گردیده اند(هاشمی،
1382: 45)
منابع :
ولایتی،علی اکبر؛سعید محمدی،رضا؛(1389) تحلیل تجارب همگرایی در جهان اسلام، علوم سیاسی : دانش سیاسی : بهار و تابستان - شماره 11 (علمی پژوهشی)
هاشمی، سید محمد جواد. (1382) . امام خمینی و همگرایی
نواب،ابولحسن؛شاکرالماسی،مجید،(1393) ،ظرفیت ها و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در لبنان،فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی سال دوازدهم
سارلی، ارازمحمد ؛همگرایی اسلامی (ضرورتها، نمادها و عوامل(؛ دوره اول، پیش شماره دوم، تابستان 1391، فصلنامه علمی تخصصی حبل المتین