وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

از جمله موضوعاتی که مقام معظم رهبری به مناسبت های مختلف در بیانات چند سال گذشته شان به تشریح و تبیین ابعاد آن پرداخته اند ؛موضوع تکفیر در جهان اسلام است، تا جایی که این بزرگوار نسبت به چگونگی برخورد با این پدیده شوم، رهنمودها و دستوراتی نظیر تشکیل یک حرکت علمی عظیم در برابر آن، ارائه نموده اند،
لذا با نظر به اهمیت این مساله در عصر حاضر و در راستای عمل به دستور مقام معظم رهبری نسبت به تشکیل یک نهضت علمی علیه تفکرات تکفیری ؛ بر آن شدیم تا نسبت به این عامل شوم و تفرقه انگیز و غیر اسلامی، مطالبی علمی ، متقن و معتبر را تهیه و در این وبلاگ به جهت افزایش آگاهی مسلمانان ( شیعه و سنی) ارائه نماییم.ان شالله که بتوانیم در راه مقابله با عوامل واگرا و تفرقه انگیزدر جهان اسلام از جمله تکفیری ها و نیز حفظ وحدت ،تقریب مذاهب اسلامی و شکل گیری امت واحده ی مدنظر پیامبر (ص) قدمی مطلوب برداشته باشیم.
جاوید منتظران

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشیع» ثبت شده است

۲۵ مرداد۰۰:۳۷

در بیان تاریخچة پیدایش‌ وهابیت‌ لازم است به مواردی مهم اشاره داشت. 

الف‌. عربستان خاستگاه فرقه وهابیت

شبه‌جزیره‌ عربستان‌، به‌ عنوان بزرگ‌ترین شبه‌جزیره جهان با مساحت تقریبی سه میلیون کیلومتر مربع در انتهای جـنوب غـربی قـاره آسیا قرار دارد. اگر چه‌ ایـن‌ نـاحیه‌ از نـظر شرایط طبیعی و جغرافیایی، موقعیت درخشان و برجسته‌ای‌ ندارد‌؛ اما از آن نظر که قبله‌گاه مسلمانان در آن قرار دارد و کانون وحی است و چشمة پر‌بهرة اهل بیت پیـامبر‌(ص) در‌ آنـ‌ جـوشیدن گرفته و تشکل هوشمند تشیع از آن برخاسته است؛ اعتبار‌ بـالایی دارد (گـلی زواره، 1375، ص15-17).

نجد که یکی از تقسیم‌های کشوری عربستان است، در مرکز شبه‌جزیره‌ واقع‌ است‌. آنجا ناحیه‌ای وسیع از شبه‌جزیره عربستان است که مـرکز پیـدایش و نـشر‌ دعوت‌ وهابیت در قرن12 هجری قمری است. سرزمین نجد به بـخش‌های گوناگون تقسیم شده بود و نجدیان‌ به‌ دو‌ دستة بدوی و شهر‌نشین تقسیم می‌شدند؛ اما بیشتر آنها بادیه‌نشین بودند و در هرج‌ و مـرج‌، جـهل‌، خـرافه‌ها، زور، خشونت و قتل به سر می‌بردند. در آن زمان، قانون و مقرراتی حاکم نبود‌ و در‌ چـنین‌ وضـعیتی، جنبش وهابیان شکل گرفت و با زور و خشونت، خود را توسعه داد (موثقی، 1378‌، ص142‌-143).

ب. محمد بن عبدالوهاب

مسلک وهابی منسوب بـه شـیخ مـحمد بن عبدالوهاب نجدی‌ است‌ که‌ این نسبت از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده اسـت. او در سـال 1111‌ ق. (امـین‌، 1367، ص3) و به قولی 1115ق. در شهر عینیه از شهرهای نجد متولد شده است‌. گفته‌ شده‌ که شیخ از کـودکی بـه مـطالعة کتاب‌های تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشته و فقه حنبلی را‌ نزد‌ پدرش که از علمای حنبلی بوده آمـوخته اسـت. او از آغاز جوانی‌، بسیاری‌ از‌ اعمال مذهبی مردم نجد را زشت می‌شمرد (سبحانی، 1364، ص24).

پدر محمد با آگـاه شـدن‌ از‌ افـکار‌ فرزندش به ارشاد او پرداخت؛ ولی تأثیری نداشت. بنابراین، مردم را از‌ او‌ برحذر داشت؛ به طوری که از چـشم هـمه افتاد (محمد، 1370، ص17).

فراخوانی ابن‌عبدالوهاب به مرام‌ جدیدش‌ در سال 1143ق. آغاز شد؛ ولی با مخالفت پدرش و سـایر عـلماء، مـذهب‌ او‌ رونقی نیافت و سرانجام پس از فوت پدرش‌ در‌ سال‌ 1153ق. دعوتش را میان مردم آشکار کرد‌ (مرکز‌ پژوهش‌های اسلامی الغـدیر، 1376، ص7-8). مـحورهای اصلی آموزش‌های ابن عبدالوهاب و شعارهای به اصطلاح اصلاحی‌ دعوت‌ او را می‌توان به شـرح‌ زیـر‌ بـیان کرد‌:

1.         مبارزه‌ با‌ شرک و خرافه‌ها و بازگشت به اسلام سلف‌ و سلف‌ صالح؛

2.         مخالفت با عقل، فـلسفه، اجـتهاد، تـفسیر قرآن، تصوف، عرفان و هر گونه‌ نوآوری‌؛

3.         مسئله وحدت و خلافت دینی- عربی و ضـدیت‌ بـا ترکان عثمانی؛

4.         دشمنی‌ با‌ شیعیان (موثقی، 1378، ص157–161‌).

شیخ‌ تنها قرآن و سنت را قبول داشت و تمام تفاسیر و تعابیر الهـی را بـه عنوان‌ بدعت‌ رد می‌کرد. او استفاده از‌ تسبیح‌، تنباکو‌، شراب، اجناس لوکس‌ و زیارت‌ اماکن مـقدس(زیـارتگاه‌ها) را‌ ممنوع‌ اعلام کرد (دکمجیان، 1372، ص208).

محمد بن عـبدالوهاب، صـاحب چـهار فرزند بود که فرزندانش‌ بعد‌ از او، برنامه‌اش را دنـبال کـردند‌ (امین‌، 1376، ص4). او‌ شاگردان‌ زیادی‌ نیز تربیت کرد و علاوه‌ بر آن، تألیف‌هایی نیز داشته است، از جـمله: 1. کـتاب توحید؛ 2. کتاب کشف شبه‌ها؛ 3. کـتاب الکـبائر‌ (ابراهیمی‌، 1379، ص25).

ج. تـوافق مـحمد بـن عبدالوهاب‌ با‌ ابن‌ سعود‌

محمد‌ بـن عـبدالوهاب، پس‌ از‌ دعوت به دین جدیدش از عینیه بیرون رانده شد و به شهر درعـیه، شـهر مسلیمه کذاب وارد‌ شد‌. در‌ این شهر مـورد استقبال محمد بن سـعود‌، حـکمران‌ درعیه‌ قرار‌ گرفت‌. او‌ در جلسه‌ای کـه بـا ابن سعود داشت، قول تسلط بر همة بلاد نجد را به ابن سعود داد. مـحمد بـن سعود، سخنان شیخ را به نـفع خـویش‌ تـشخیص داد و به او اطمینان داد کـه یـاری‌اش خواهد کرد (الهامی، 1378؛ بـه نـقل از حسین خلف، بی‌تا، ص16).

به این ترتیب، محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود در مورد‌ جـنگ‌ بـا مخالفان، امر به معروف و نهی از مـنکر و اقـامة شعائر دیـن (طـبق عـقاید خود) با یکدیگر تـوافق کردند.

محمد بن سعود پس از توافق با محمد بن عبدالوهاب در‌ سال‌ 1159ق. از هر طرف به سرزمین‌های مـجاور و مـناطق بدویانی که به او نزدیک بودند، حـمله بـرد و امـوالشان را غـارت کـرد. این امر بـاعث‌ شـد‌ که امرای نیرومند نجد که‌ با‌ او همسایه بودند، مانند بنی خالد از «لحایا» (احسا) و «آل مکرمی» از نجران، بـا او درگـیر شـوند؛ اما آنها نتوانستند، جلوی پیشرفت وهابیت را‌ بـگیرند‌. (هـمان؛ بـه نـقل از‌ دایـرة‌ المـعارف اسلامی، ج1، ص191).

د. نقش استعمار در ایجاد وهابیت

شکی نیست که استعمار و استکبار برای حاکمیت و سلطة سیاه خود در جستجوی زمینه‌های حکومت است. شعار کهنه و همیشگی آنها «جدایی بینداز و حکومت‌ کـن‌»، یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به اهداف استعماری آنهاست.

در مورد وهابیت دو دیدگاه وجود دارد:

1. وهابیت زاییدة استعمار است؛ 2. وهابیت صرفاً یک جنبش مذهبی است. دیدگاه نخست، با استناد‌ به‌ کتاب‌هایی، چون‌ خـاطر‌ه‌های هـمفر و یا تاریخ آل سعود ناصرالسعید، ابنعبدالوهاب و آل سعود را دست پروردة انگلیس و مورد حمایت‌ یهودیان می‌خواند و همه مسائل را با خارج و بیگانگان مرتبط می‌داند و با‌ غفلت‌ از‌ زمینه‌ها و مسائل داخلی، هیچ انگیزة مذهبی و اصـلاحی بـرای جنبش وهابیت قائل نیست (دهقان، 1367، ص37-38).

دیدگاه ‌‌دوم‌ بر این باور است که جنبش وهابیت، یک جریان اصیل اصلاح‌طلبی دینی با‌ انگیزه‌های‌ مذهبی‌ و دیـنی بـود که تأثیر مثبت و سازنده‌ای بـر جـهان اسلام داشت. برخی از مستشرقان و نویسندگان عرب‌ متمایل به وهابیت در این دیدگاه، راه افراط را در پیش گرفتند و واقعیت‌های‌ تاریخی را که در‌ آن‌، وهابیان سعودی با حمایت انگلیس بـر نـجد و حجاز مسلط شدند، نـادیده گـرفته‌اند.

برخلاف این دو دیدگاه به نظر می‌رسد که با توجه به وضعیت اجتماعی عربستان که درگیر انحطاط و عقب‌ماندگی فکری‌، مذهبی و اجتماعی شدیدی بود، جنبش وهابیت یک واکنش مذهبی در پاسخ به عـقب مـاندگی‌ها بود که به دلیل محتوای جامد، خشک و قشری خود، نه تنها نتوانست آن نارسایی‌ها را حل و برطرف‌ کند‌؛ بلکه هر چه بیشتر به آنها دامن زد. در حال حاضر نیز وهابیت یک جریان نـیمه مـرده و غیر قـابل ترمیم است. هر چند که آل‌سعود از آن به عنوان اهرمی‌ در‌ شکل و جهت دادن به جریان‌های مذهبی و جنبش‌های اسلامی، بـه سمت گرایش‌های محافظه کارانه، ارتجاعی و ضد انقلابی بهره می‌گیرند (موثقی، 1378، ص186-187).


منابع:

موثقی، سـیداحمد (1378)، جـنبش‌های اسلامی معاصر، تهران: انتشارات سمت.

دهقان، عزّت‌الله (1367)، پیدایش‌ وهـابیت‌ و عـقاید وهـابیان، تـهران: انـتشارات دارالکتب الاسلامیة.

 دکمجیان، هرایر (1372‌)، جنبش‌های‌ اسلامی‌ در جهان عرب، ترجمه حمید احـمدی، تـهران: انتشارات کیهان.

ابراهیمی‌، محمدحسین (1379)، تحلیلی نو بر عـقاید وهـابیان، قم‌: مرکز‌ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

گلی زواره، غلامرضا (1375)، سرزمین وحی، سرچشمه تشیع، قم‌: انتشارات‌ حضور‌.

 سبحانی، جـعفر (1364‌)، آیـین‌ وهـابیت، قم: دفتر انتشارات اسلامی.


جاوید منتظران | ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۳۷
۲۱ مرداد۰۱:۴۳


نویسنده خانم نسرین رهبری

وهابیت، یکی از فرق انشعابی از اسلام است که در قرن 12 هجری قمری توسط محمد بن عبدالوهاب، ابداع و به جهان اسلام معرفی شد و به قصد پیکار با سایر فرق اسلامی در مقابل آنها، قد علم کرد و حتی سایر فرق های اسلامی را رد و مورد تکفیر قرار داد. وهابیت در ذات خود، جوهرة دشمنی و مخالفت با مفاهیم اصیل قرآنی و اسامی را حفظ کرده و دشمنی آن با اسلام ناب محمدی(ص) و به خصوص تشیع، امری انکارناپذیر است. با توجه به اهمیت موضوع که این فرقه باعث انشعاب دیگری در اسام و در نتیجه، تفرقه در میان مسلمانان شده است و با توجه به تکفیر سایر فرق اسلام توسط آن و همچنین رفتار وحشیانة آن با شیعیان، شناخت این فرقه و بررسی عملکر دهای آن، نیاز عمدة جامعة جهانی و مسلمانان است.

مقدمه

وهابیت که در سال 1159ق. با توافق محمد بن عبدالوهاب و محمد‌ بن سـعود، دو رهبر مذهبی و سیاسی آن شکل گرفت، ریشه در جریان‌های مذهبی‌ گذشته در تاریخ اسلام‌ دارد‌. روحیه‌ها، روشـ‌ها و عقاید آن، مسئله جدید و بـی‌سابقه‌ای نـیست. تنها تفاوت در این است که در وضعیت مناسب جغرافیایی، اجتماعی و سیاسی سرزمین نجد، آنها بر خلاف جریان‌های قبلی توانستند روی کار بیایند‌ و دولتی مستقل تشکیل دهند. آنان، اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه‌های نازل خـود محصور کردند و خطرناک‌تر اینکه، تنگ‌نظری را تدریجاً به صورت یک عقیدة دینی درآوردند. آنان آیات مربوط به مشرکان‌ را‌ بر مؤمنان تطبیق نمودند و به جای در‌افتادن و ستیزه با استکبار جهانی، چنگال قهر خـود را مـتوجه مسلمانان و به خصوص شیعیان کردند.

کشتار وسیع شیعیان حجاز، یمن و عراق، توهین به مقد‌س‌ها‌ و ائمة‌ شیعه، تکفیر سایر مسلمانان و از جمله شیعیان، تخریب اماکن مقدس شیعه، تحقیر و کشتار شیعیان عربستان، بـرخوردهای آل سـعود با جمهوری اسلامی ایران و تهمت و مقابلة تبلیغاتی علیه تشیع، همچنین نقش‌ عربستان‌ در جنگ ایران و عراق و نیز کشتار خونین مکه و در نهایت، رفتار توهین‌آمیز حکومت عربستان با زائران خانه خدا، نمودی از دشـمنی ریـشه‌دار و عمیق وهابیت با تشیع است.


جاوید منتظران | ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۳