وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

از جمله موضوعاتی که مقام معظم رهبری به مناسبت های مختلف در بیانات چند سال گذشته شان به تشریح و تبیین ابعاد آن پرداخته اند ؛موضوع تکفیر در جهان اسلام است، تا جایی که این بزرگوار نسبت به چگونگی برخورد با این پدیده شوم، رهنمودها و دستوراتی نظیر تشکیل یک حرکت علمی عظیم در برابر آن، ارائه نموده اند،
لذا با نظر به اهمیت این مساله در عصر حاضر و در راستای عمل به دستور مقام معظم رهبری نسبت به تشکیل یک نهضت علمی علیه تفکرات تکفیری ؛ بر آن شدیم تا نسبت به این عامل شوم و تفرقه انگیز و غیر اسلامی، مطالبی علمی ، متقن و معتبر را تهیه و در این وبلاگ به جهت افزایش آگاهی مسلمانان ( شیعه و سنی) ارائه نماییم.ان شالله که بتوانیم در راه مقابله با عوامل واگرا و تفرقه انگیزدر جهان اسلام از جمله تکفیری ها و نیز حفظ وحدت ،تقریب مذاهب اسلامی و شکل گیری امت واحده ی مدنظر پیامبر (ص) قدمی مطلوب برداشته باشیم.
جاوید منتظران

نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهان اسلام» ثبت شده است

۱۱ آذر۰۳:۳۵

ظرفیت سنجی تهدید جریان تکفیری در حوزه جهان اسلام

 

چکیده

مساله تکفیر از دیرباز یکی ازمحورهای اساسی تعارض وخشونت در ادیان و ملل مختلف بوده است.این موضوع در دوره حساس کنونی به یکی از مسائل مبتلا به جهان اسلام تبدیل شده وتوجه به آن بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است. در این پیوند، آگاهی و درک مشترک نخبگان جهان اسلام از پتانسیل جریان تکفیری در ایجاد واگرایی و تعارض در جهان اسلام، امکان تبدیل این تهدید را به فرصتی برای همکاری درمواجهه با آن فراهم می آورد. بر این اساس،هرگونه اقدام جهان اسلام در مواجهه با تکفیری ها،در درجه نخست محتاج برآورد مقوله تهدید جریان تکفیری به ویژه ظرفیت سنجی آن ا ست. از این رو،مقاله حاضر می کوشد به این مهم، از طریق شناسایی ، تحلیل یا تعیین حجم و سنجش تهدید جریان تکفیری در قالب به کارگیری الگویی در این باره دست یابد. این تحقیق، به روش کتابخانه ای به شناسایی و تحلیل تهدید جریان تکفیری پرداخته و سپس ظرفیت سنجی آن را با ا ستفاده از روش پیمایشی در سطح تعدادی از اساتید دانشگاهی و حوزوی متخصص در موضوع، با الهام از تکنیک دلفی به سرانجام می رساند. نتایج این بررسی نشان می دهد که تهدید تکفیریها به لحاظ عامل متعدد بوده و علاوه بر گروه های افراطی و تکفیری به عنوان عاملان مستقیم، برخی مدتها نظیر ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه را نیز در برمیگیرد. موضوع تهدید در اینجا، اگرچه در ظاهر امدامات تروریستی و متل عام فجیع مسلمانان شیعه و سنی و گاه دین ملیتهای مذهبی میباشد اما در اصل تضعیف بنیه مسلمین و ایجاد تفرقه و ت شتت میان م سلمانان و نهایتاً تخریب وجهه اسلام اصیل را در جهان به دنبال دارد. به لحاظ حوزه تهدید نیز اگرچه در زمان کنونی مشخصاً کشورهای اسلامی نظیر عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان به طور مستقیم درگیر این موضوع میباشند اما جهان اسلام و بلکه جهان بشریت از پیامدهای مترتب بر خطر تکفیریها در امان نیستند. نتایج بررسیها در ارتباط با الگوی ارائه شده و تعیین نوع وضعیت و شدت تهدید جریان تکفیری )تهدید با شدت بالا-و ضعیت بحرانی، تهدید با شدت متو سط-و ضعیت مخاطره انگیز و تهدید با شدت پایین-وضعیت هشدار( نیز نشان دادکه شدت تهدید جریان تکفیری در بازه 15 - 12 قرار میگیرد وبدین ترتیب این تهدید، اگرچه در طیف حداقلی بازه مذکور قرار گرفت اما تهدیدی با شدت بالا علیه جهان اسلام و در وضعیت بحران برآورد گردید.

.دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی کامل مقاله 
جاوید منتظران | ۱۱ آذر ۹۶ ، ۰۳:۳۵
۱۶ شهریور۰۱:۱۲

نقش ابن تیمیه در رشد تکفیر در عصر کنونی جهان اسلام

جهان اسلام تا سده هفتم هجری و پیش از ابن تیمیه کمتر دچار شدت تکفیر و نفی یکدیگر از سوی عالمان اسلامی بوده است. ابن تیمیه حرانی، فقیه و عالم حنبلی مذهب جهان اسلام در قرن هفتم هجری که در دوران ضعف و پراکندگی حاکمیت سیاسی جهان اسلام و همزمان با حمله سپاهیان مغول به سرزمینهای اسلامی و فتح ممالک اسلام بدست لشکر کفر، در سرزمین شام رشد یافت، با برداشت و تفسیر خاص خود از قران و احادیث، نقش بسیار مؤثری در تشدید اختلافات درونی جهان اسلام و طرد و تکفیر سایر فرقه ها و مذاهب اسلامی ایفا نمود. ضدیت با عقل و فلسفه و برداشت ظاهری از متون مقدس اسلامی در کنار برخورد خشن با همه آنهایی که مثل او نمی اندیشیدند، جهان اسلام را در اوج بحران و منازعات ناشی از حمله مغول دچار چند دستگی کرد.

با مطالعه و بررسی افکار و عقاید برخی ازگروه ها و جریانات اسلامی فعال در عرصه اندیشه و عمل سیاسی در ممالک اسلامی نظیر القاعده و داعش و سایر گروه هایی که بعد از وقایع موسوم به بهار عربی در سرزمین های اسلامی خاورمیانه و شمال افریقا در راستای کسب قدرت و اداره جامعه بر مبنای برداشت و تفسیر خود از آموزه های اسلامی و در نهایت تشکیل حکومت اسلامی مورد نظر خود فعالیت میکنند، به این نتیجه میرسیم که شباهت های زیادی بین آرا و افکار و استراتژی های این گروه ها با آرای ابن تیمیه حرانی به چشم میخورد. جزم اندیشی و تمامیت خواهی، نفی و تکفیر سایر گروه ها و فرقه های اسلامی و غیراسلامی، مبارزه خشن و انجام کشتار و عملیات غیر انسانی و برخورد خارج از عرف با بقیه، برداشت ظاهری از متون دینی، مخالفت با عقل و فلسفه، نفی تکثرگرایی و پلورالیسم، ایجاد واگرایی در سطح جوامع اسلامی، عدم تلاش برای ایجاد همگرایی بهینه و همزیستی مسالمت آمیز گروه ها و فرقه های مختلف اسلامی، مبارزه با اصول و قواعد پذیرفته شده ساختار روابط بین المللی و ... تنها بخشی از شباهت های گروه های مذکور با افکار ابن تیمیه حرانی میباشد. تأکید فراوان هر کدام از این گروه ها بر حقانیت روش و منش خود و پیوند دادن آن با آیات قرآنی و احادیث نبوی، بیش از پیش جهان اسلام را در دوران حساس کنونی گرفتار تنشها و منازعات درون گروهی کرده است، به طوری که در بیشتر کشورهای اسلامی، ناآرامی و فضای پرالتهاب آشوب و کشمکش عقیدتی و مذهبی مشاهده می شود.

 

جاوید منتظران | ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۱۲
۱۰ شهریور۱۹:۵۸

عقاید ابن تیمیه را میتوان در چهار بخش خلاصه کرد :

- نفی هر گونه تعقل در فهم معنای ظاهر کلام خدا و حمل آن بر معانی لُغوی:

در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری می نامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند وجه  و   ید  و استواء بر عرش و نظائر آنها که قسمتی از آنها در قرآن، و برخی دیگر در حدیث نبوی وارد شده است به معنی شکی نیست که معانی لغوی این صفات، ملازم با جسمانی بودن خداست زیرا وجه به معنی صورت و ید دست واستوار به معنی استقرار و یا جلوس، از شؤون موجودات امکانی است، و خدای واجب الوجود، منزه از چنین معانی، میباشد، از این جهت همه طوائف اسلامی به جز گروه مجسمه با توجه به قرائنی که در سیاق آیات است، معانی خاصی برای این صفات مطرح میکنند، که با مراجعه به تفاسیر و کتاب های کلامی روشن می گردد

ولی ابن تیمیه اصرار میورزد که آنچه در قرآن و احادیث وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل شود؛ بر همین اساس، قائل به جسمیّت خداوند متعال است و به صراحت بیان میکند، خداوند متعال دست، پا، صورت و... دارد .

- کاستن از مقامات پیامبر اکرم:

بخش دوم تفکر او عادی دانستن مقامات پیامبران و اولیای الهی است و اینکه آنان پس از مرگ، کوچکترین تفاوتی با افراد عادی ندارند، او در این راستا، مسائلی را مطرح میکند که همه یک هدف را تعقیب میکنند، و آن عادی جلوه دادن پیامبران، مخصوصاً پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اولیاء بزرگ دین است. وی بر این اساس میگوید:

1. سفر برای زیارت پیامبر اکرم(ص) حرام است.

2. کیفیت زیارت پیامبر(ص) از کیفیت زیارت اهل قبور تجاوز نمیکند.

3. ساخت هر نوع پناه و سایبان بر قبور حرام میباشد.

4 . پس از درگذشت پیامبر(ص) هر گونه توسل به آن حضرت، بدعت و شرک است.

5. سوگند به پیامبر(ص) و قرآن و یا سوگند دادن خدا، به آنها شرک میباشد.

6. برگزاری مراسم جشن و شادی در تولد پیامبر(صلی الله علیه وآله) بدعت به شمار میرود.

وی با اصرار بر این عقاید، به جنگ همه میرود، و از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید و بارها

دستگیر و زندانی شد و ده ها کتاب بر رد اندیشه های او نوشته شد(سبحانی، 1390 : 7 - 5 .)

- انکار فضائل اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله)

بخش سوم از مبانی فکری او را انکار فضائل اهل بیت پیامبر(ص) که در صحاح و مسانید اهل سنت وارد شده، تشکیل میدهد وی در کتاب خود به نام منهاج السنه احادیثی که مربوط به مناقب علی بن ابیطالب(علیه السلام) و خاندان اوست را انکار میکند و همه را مجعول میداند .

مخالفت با مذاهب و فرقه های اسلامی و غیر اسلامی

ابن تیمیه در میان مسلمین با فرقه های مختلف اهل سنت و شیعیان اصطکاک و درگیری شدیدی داشت. وی با فتاوای خود و نگارش کتاب هایی علیه عقاید اشاعره، معتزله، شافعیها، حنفیها، مالکیها، صوفیه، و توهین به سران صوفیه مثل ابن عربی، امام محمد غزالی، قشیری، ابن عریف شاذلی، جامعه اهل سنت آن دوران را به فتنه و درگیریهای شدید مذهبی مبتلا کرد. همچنین با فتوا دادن به قتل شیعیان کسروان لبنان و شرکت در لشکرکشی علیه آنان و نوشتن کتاب منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه و توهین به عقاید شیعیان، کینه خود را  سبت به شیعیان ابراز کرد. درباره غیر مسلمانان اهل ذمه نیز دیدگاهی کاملا سختگیرانه و غیر انسانی داشت و معتقد بود آنان باید در بدترین شرایط زندگی کنند. به خاطر مواضع یاد شده، بی ادبی ها و جسارتهای ابن تیمیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بیشتر علمای اهل سنت علیه وی سخن گفته و یا کتابهایی در رد افکار و عقائد باطل او نوشته اند(طبسی، 1391 : 7)

 


منبع گرد آوری :

سبحانی، جعفر،1390، بیوگرافی ابن تیمیه ، اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه

طبسی، نجم الدین؛ شناخت وهابیت، 1391 قم: نشر دلیل ما

جاوید منتظران | ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۵۸
۲۰ مرداد۰۳:۴۱

بحرانها و مناقشات ژئوپلیتیکی که در سالیان اخیر بسیاری از مناطق جهان اسلام را در بر گرفته است، از یک سو سبب از هم پاشیدگی قدرت دولتهای مرکزی در تعدادی از شوراهای اسلامی شده است و از سوی دیگر، زمینه را برای تقویت گروههای قومی ومذهبیِ به حاشیه رانده شده در این کشورها فراهم نموده است. در این میان، بسیاری از فرقه های دینی جهان اهل سنت در دوران  بعد از وقایع معروف به بهار عربی در راستای دستیابی به قدرت و پیاده نمودن الگوی حکمرانی مورد نظر خود و شکل دادن به جامعه  اسلامی مطلوب بر پایه برداشت خود از آیات قرآنی و احادیث نبوی، شروع به تجدید قوا و آغاز مبارزات نظامی و غیر نظامی در بسیاری از سرزمینهای اسلامی نمودند. مطالعه تفکرات، اعتقادات، اندیشه ها و استراتژی های بسیاری از گروهها و فرقه های مروج افراط گرایی در جهان اسلام نشان می دهد که قرابت فکری و عقیدتی بسیاری میان آنها با آرا و اندیشه های احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی فقیه برجسته حنبلی در قرون هفتم و هشتم هجری وجود دارد. بر این اساس، این تحقیق با رویکردی تحلیلی-توصیفی و استفاده از منابع و اسناد معتبر کتابخانه ای درصدد ریشه یابی جریان افراط گرایی گروههای اسلامی معاصر در آرا و اندیشه های ابن تیمیه می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اعتقاداتی همچون عدم دگرپذیری، عدم تساهل، تعصبات افراطی، برداشت ظاهری از متون اسلامی و تکفیر نمودن پیروان سایر مذاهب و فرقه های اسلامی اعم از شیعه و سنی از وجوه مشترک برخی از جریانات افراطی کنونی جهان اسلام با آرای ابن تیمیه حرانی می باشد.

دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

 

جاوید منتظران | ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۴۱
۰۷ مرداد۱۲:۵۴

تروریسم یکی از اساسی ترین بحران سده جاری در جهان اسلام است. کشورهای اسلامی شاهد بیشترین تعداد حملات تروریستی و بالاترین میزان آسیب پذیری در مقابل این پدیده هستند. آمار و اطلاعات بین المللی نشان میدهد در بین 10 کشوری که بیشترین حملات تروریستی را در سالهای اخیر تجربه کرده اند 8 مورد آنها جزو کشورهای اسلامی اند. گروه های تروریستی زیادی مانند داعش، جبهه النصره، القاعده، الشباب، بوکو الحرام و ابوسیاف در مناطق مختلف جهان اسلام فعالیت میکنند و حتی برخی از کشورهای اسلامی در خطر ساقط شدن توسط گروههای تروریستی قرار دارند. مسئله اصلی این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از گزارشهای بین المللی و - منابع کتابخانهای انجام شده است، شناسایی و تحلیل دلایل ریشه ای شکل گیری و فعالیت گروههای تروریستی در جهان اسلام است؟ به نظر میرسد شکل گیری و گسترش تروریسم در میان کشورهای اسلامی تحت تاثیر عوامل متعددی است. بنیادهای فکری و اعتقادی بویژه فقه سیاسی برخی از علمای اهل سنت از جمله ابن تیمیه، سید قطب، ابوعبدالله مهاجر، یوسف القرضاوی و... همینطور تقابل سنت و مدرنیسم در دنیای اسلام و گسترش پدیده جهانی شدن، فقر اقتصادی، تحول در گفتمان حاکم بر نظام بین الملل از پارادایم دو قطبی به سلسله مراتبی در حال گذار و ایجاد خلع قدرت، رقابت قدرتهای جهانی و منطقه ای در منطقه خاورمیانه، فرهنگ قومی و عشیره ای و فقدان رویکردهای دمکراتیک است.

نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد عوامل مختلف درونی مانند استبداد سیاسی حکومتها و ضعف دموکراسی، ضعف نفوذ اجتماعی دولت و فرایند ملت سازی، تکثر قومی مذهبی و وجود کشورهای شکننده و فضاهای فاقد حاکمیت در کنار عوامل خارجی - همچون ترویج اندیشه های افراطی و تکفیری، رقابت ژئوپلیتیکی قدرتها و حمایت برخی دولتها از تروریسم باعث شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در جهان اسلام شده است.


 دریافت
توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

جاوید منتظران | ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۴
۰۶ مرداد۱۵:۵۹

 با مطالعه تاریخچه عملکرد قدرت های استعماری درکشورهای اسلامی به ویژه در دو قرن اخیر این موضوع کاملاً قابل تصدیق است که قدرت های سلطه گر همواره از ظرفیت ها و زمین ههای درون جهان اسلام برای تضعیف اسلام و خنثی نمودن توانایی های بالقوه آن بهره برداری نموده اند، در این میان آنچه بیش از همه مطمح نظر بوده است امکان اختلاف افکنی و انشعاب فکری بین مذاهب و گرایش های مختلف دنیای اسلام از درون با استخدام مهره های فرصت طلب یا سست ایمان یا منحرف از لحاظ عقیدتی بوده است. ترویج افراطی گری و خشونت یکی از شگردهای شیطانی جبهه استکبار برای فرصت سوزی و سرگرم نمودن دنیای اسلام به جنگ های داخلی و هدر رفتن استعدادهای نهفته اسلام و مسلمانان در دنیای معاصر است و مع الأسف امروز نظاره گر به بار نشستن سیاست های دشمنان اسلام با شکل دادن گرو ههایی مانند القاعده و داعش هستیم که دنیای اسلام در شعله های آتش آن می سوزد و خسارت های ناشی از آن تا سال ها و دهه ها گریبان گیر مسلمین خواهد بود. غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا پس از هشدار تئوری پردازانی مانند هانتینگتون، فوکویاما و تجربه ی سیاست مدارانی که با افول مارکسیسم بار سنگین دوران جنگ سرد را پشت سرگذاردند، مهمترین رقیب خود در دوران پسا کمونیسم را در اسلام و جریان بنیادگرایی اسلامی تعریف نمودند. آنان به خوبی به زمینه های بیداری اسلامی و زنده شدن قدرت فرو خفته ی اسلام برای آینده نهفته در دنیای اسلام به کار بستند. جریان بنیادگرایی با تعریفی که غرب از آن داشت هم در جهان اهل سنت و هم در تشیع به تعبیر مستشرقین، آن دیگریِ مقابل غرب است که اگر مدیریت نگردد نقطه کانونی جنگ های آینده غرب برای حفظ منافعش خواهد بود، این نوشتار درصدد است نشان دهد که چگونه غرب به ویژه امریکا برای دفع مخاطرات جریان اسلامی با کمک به تشکیل القاعده و داعش و سایر جریان های افراطی با عناوین مختلف در جهان اسلام جه تگیری حرکت های اسلامی را از مبارزه با غرب و صهیونیسم به درون جهان اسلام برگردانده و با ترویج افراطی گری و تقویت اندیشه های واگرایانه اسلامی زمینه ی درگیری های درون دینی را گسترش داده و جریان احیاگری اسلامی و بازگشت به اسلام اصیل را به ضد خود تبدیل نموده است.

دریافت نسخه ی الکترونیکی کامل مقاله 


جاوید منتظران | ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۹