وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

از جمله موضوعاتی که مقام معظم رهبری به مناسبت های مختلف در بیانات چند سال گذشته شان به تشریح و تبیین ابعاد آن پرداخته اند ؛موضوع تکفیر در جهان اسلام است، تا جایی که این بزرگوار نسبت به چگونگی برخورد با این پدیده شوم، رهنمودها و دستوراتی نظیر تشکیل یک حرکت علمی عظیم در برابر آن، ارائه نموده اند،
لذا با نظر به اهمیت این مساله در عصر حاضر و در راستای عمل به دستور مقام معظم رهبری نسبت به تشکیل یک نهضت علمی علیه تفکرات تکفیری ؛ بر آن شدیم تا نسبت به این عامل شوم و تفرقه انگیز و غیر اسلامی، مطالبی علمی ، متقن و معتبر را تهیه و در این وبلاگ به جهت افزایش آگاهی مسلمانان ( شیعه و سنی) ارائه نماییم.ان شالله که بتوانیم در راه مقابله با عوامل واگرا و تفرقه انگیزدر جهان اسلام از جمله تکفیری ها و نیز حفظ وحدت ،تقریب مذاهب اسلامی و شکل گیری امت واحده ی مدنظر پیامبر (ص) قدمی مطلوب برداشته باشیم.
جاوید منتظران

نویسندگان

۱۱ مطلب با موضوع «ارتباط گروه های وهابی تکفیری با استعمار و استکبار» ثبت شده است

۱۱ آذر۰۳:۳۵

ظرفیت سنجی تهدید جریان تکفیری در حوزه جهان اسلام

 

چکیده

مساله تکفیر از دیرباز یکی ازمحورهای اساسی تعارض وخشونت در ادیان و ملل مختلف بوده است.این موضوع در دوره حساس کنونی به یکی از مسائل مبتلا به جهان اسلام تبدیل شده وتوجه به آن بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است. در این پیوند، آگاهی و درک مشترک نخبگان جهان اسلام از پتانسیل جریان تکفیری در ایجاد واگرایی و تعارض در جهان اسلام، امکان تبدیل این تهدید را به فرصتی برای همکاری درمواجهه با آن فراهم می آورد. بر این اساس،هرگونه اقدام جهان اسلام در مواجهه با تکفیری ها،در درجه نخست محتاج برآورد مقوله تهدید جریان تکفیری به ویژه ظرفیت سنجی آن ا ست. از این رو،مقاله حاضر می کوشد به این مهم، از طریق شناسایی ، تحلیل یا تعیین حجم و سنجش تهدید جریان تکفیری در قالب به کارگیری الگویی در این باره دست یابد. این تحقیق، به روش کتابخانه ای به شناسایی و تحلیل تهدید جریان تکفیری پرداخته و سپس ظرفیت سنجی آن را با ا ستفاده از روش پیمایشی در سطح تعدادی از اساتید دانشگاهی و حوزوی متخصص در موضوع، با الهام از تکنیک دلفی به سرانجام می رساند. نتایج این بررسی نشان می دهد که تهدید تکفیریها به لحاظ عامل متعدد بوده و علاوه بر گروه های افراطی و تکفیری به عنوان عاملان مستقیم، برخی مدتها نظیر ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه را نیز در برمیگیرد. موضوع تهدید در اینجا، اگرچه در ظاهر امدامات تروریستی و متل عام فجیع مسلمانان شیعه و سنی و گاه دین ملیتهای مذهبی میباشد اما در اصل تضعیف بنیه مسلمین و ایجاد تفرقه و ت شتت میان م سلمانان و نهایتاً تخریب وجهه اسلام اصیل را در جهان به دنبال دارد. به لحاظ حوزه تهدید نیز اگرچه در زمان کنونی مشخصاً کشورهای اسلامی نظیر عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان به طور مستقیم درگیر این موضوع میباشند اما جهان اسلام و بلکه جهان بشریت از پیامدهای مترتب بر خطر تکفیریها در امان نیستند. نتایج بررسیها در ارتباط با الگوی ارائه شده و تعیین نوع وضعیت و شدت تهدید جریان تکفیری )تهدید با شدت بالا-و ضعیت بحرانی، تهدید با شدت متو سط-و ضعیت مخاطره انگیز و تهدید با شدت پایین-وضعیت هشدار( نیز نشان دادکه شدت تهدید جریان تکفیری در بازه 15 - 12 قرار میگیرد وبدین ترتیب این تهدید، اگرچه در طیف حداقلی بازه مذکور قرار گرفت اما تهدیدی با شدت بالا علیه جهان اسلام و در وضعیت بحران برآورد گردید.

.دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی کامل مقاله 
جاوید منتظران | ۱۱ آذر ۹۶ ، ۰۳:۳۵
۰۹ مهر۲۰:۲۳

چکیده
ستیز با ارزش ها و آموزه های اسلام و هجمه و توهین به مسلمانان ، از دیرباز در سیر فکری و عملی گفتمان غرب نهادینه شده است . وقوع حملات ١١سپتامبر و دیگر عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی و ظهور گروه های افراط گرای اسلامی نیز به روند اسلام هراسی در هزاره نو، شکل و ماهیتی جدید بخشید. در این چارچوب ، به دلیل آنکه کمتر کسی به نقش اتاق های فکر کشورهای غربی پرداخته بود، محور اصلی پژوهش به شناخت چگونگی کارکرد این کنشگر در تشدید راهبرد اسلام هراسی متمرکز شد. سوال تحقیق نیز عبارت است از: محورهای راهبرد اسلام هراسی در اتاق های فکر کشورهای امریکا و انگلیس کدامند؟ در این راستا، ابتدا مفهوم و پیشینه راهبرد اسلام هراسی در غرب تشریح و سپس نقش پنج اتاق فکرامریکاوسه اتاق فکرانگلیس درتکوین این راهبردمبتنی برکتب و مقاله های منتشره و موضعگیری مدیران و فعالان این اتاق ها و با استفاده از روش تحلیل گفتمانی «ارنستو لاکلاو» و «شنتال موفه » تحلیل شده است . یافته های تحقیق نشان می دهد، مهم ترین محورهای راهبرد اسلام هراسی در اتاق های فکر را می توان در ضدیت و تحریف چهره اسلام و حضرت محمد (ص )، معرفی اسلام به عنوان دینی خشن و مخالف صلح ، تسری اقدامات گروه های افراطی مذهبی به دین اسلام و مسلمانان ، جانبداری مطلق از اسرائیل و دشمنی با فلسطین و گروه های مقاومت ، بزرگنمایی پرونده هسته ای ایران و بسط ایران هراسی و ارتباط با قانونگذاران و سیاستمداران کشورهای امریکا و انگلیس ذکر کرد.
نویسنده :هادی آجیلی،روح الله قاسمی 

دریافت اصل مقاله 
جاوید منتظران | ۰۹ مهر ۹۶ ، ۲۰:۲۳
۲۱ شهریور۲۲:۵۷

11 سپتامبر و شکل گیری بزرگترین گروههای تروریستی

مردم آمریکا در حالی یاد قربانیان ماجرای یازدهم سپتامبر را در شانزدهمین سالگرد این حادثه ، گرامی می دارند که مردم عراق ، سوریه ، یمن و افغانستان در حال از دست دادن جانشان به دلیل سیاستهای دولتهای آمریکا پس از حادثه یازدهم سپتامبر هستند.

تروریسمی که شانزده سال پیش جورج بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا ، مدعی پرچمداری مبارزه با آن در سراسر جهان شد ، امروز در ابعاد وسیع و به سابقه ای ، مردم کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را به قتلگاه کسانده است. در نتیجه سیاستهای دولت آمریکا ، گروههای افراطی و تروریستی متعددی در جهان شکل گرفته که امنیت را در ابعاد جهانی به خطر انداخته است.

ملتهای خاورمیانه بیش از مردم دیگر نقاط جهان، درگیر جریانهای تروریستی شدند. در حوادث یازدهم سپتامبر 2هزار و977 نفر کشته شدند ، اما مردم مسلمان کشورهای خاورمیانه ، روزانه بیش از این تعداد قربانی می دهند. تروریستها در یازدهم سپتامبر 2001 با طراحی عملیات تروریستی پیچیده و مشکوک  2977 تبعه آمریکا را به کام مرگ فرستادند. مردم آمریکا در اثر این حادثه دچار شوک ، حیرت و نگرانی شدند.

حوادث یازدهم سپتامبر در تاریخ آمریکا بی سابقه بود. مردم آمریکا حق داشتند نگران امنیت روانی و جانی خود باشند. دولت آمریکا پس از این حادثه اقداماتی انجام داد تا آرامش و اطمینان آمریکایی ها به توانایی دولت آمریکا در مقابله با هر گونه تهدید امنیتی را ، احیا کند.

مردم آمریکا فرصت یافتند که بعد از فروریختن برجهای دوقلوی نیویورک ، ثبات و آرامش روانی خود را بازیابند و زندگی در آمریکا روال عادی گرفت. اما دولت آمریکا با سیاستهای یکجانبه خود پس از حوادث یازدهم سپتامبر ، امنیت و ارامش روحی و جسمی را از صدها میلیون مسلمان در اقصی نقاط جهان به خصوص مسلمانان خاورمیانه گرفت .

پس از این حادثه دولت آمریکا با کمک صنعت فیلم سازی هالیوود و وشبکه های رسانه ای، اسلام و مسلمانان را مروج خشونت و افراط گرایی و تروریسم معرفی کرد . این تبلیغات در اذهان اکثریت مردم غرب که از آموزه های صلح طلبانه و عدالت بخش اسلام بی اطلاع هستند ، تاثیر زیادی گذاشت.

درحالی که پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) آنقدر رئوف و مهربانند که پیامبر رحمت خوانده می شوند. اسلام با چنین پیامبری چگونه می تواند مروج خشونت و افراط گرایی باشد ؟ این تبلیغات ضد اسلامی و اسلام ستیزانه در واقع تلاشی برای زمینه سازی دولت جنگ طلب آمریکا برای حمله به افغانستان و عراق بود.

گویی امریکا از سالها قبل برای این حمله ، برنامه ریزی کرده است. همین مسئله باعث شد بسیاری از صاحب نظران و رصد کنندگان تحولات آمریکا ، در روایت رسمی دولت آمریکا از چگونگی وقوع حادثه یازدهم سپتامبر ، ابراز تردید کنند. تردید کنندگان در چگونگی حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک و ساختمان پنتاگون مدارک و شواهد متقنی را در اثبات فرضیه های خود مطرح کردند.

 

در اینجا در صدد واکاوی روایات مختلف از چگونگی وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و نقش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در این زمینه نیستیم. در این زمینه زیاد گفته و شنیده شده است. تردید کنندگان در روایت دولت آمریکا از حادثه 11 سپتامبر ، شواهدی را از نقش دولت آمریکا در وقوع این حادثه ارائه کرده اند که نمی توان به راحتی از کنار این تردیدها گذشت.

جاوید منتظران | ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۵۷
۱۶ شهریور۱۸:۲۹

دلائل قدرت یابی جریان های تکفیری در یک دهه اخیر

مهم ترین عامل قدرت یابی جریان های تکفیری بدون هیچ شک و شبهه ای، حضور نظامی آمریکا در منطقه در یک دهه اخیر است. بر اساس تفکر سید قطب، همه مشکلات ما از جاهلیت قرن بیستم است و جاهلیت قرن بیستم چیزی به غیر از فرهنگ غرب و دموکراسی و اومانیسم نیست. حال یک دهه است که آمریکا با تمام توان حتی به صورت نظامی - آمده است تا این فرهنگ را در منطقه نهادینه کند. حال وظیفه یک مسلمان متدین غیرتمند چیست؟ جنگ و جهاد علیه آنان و مسببان و کمک کنندگان به آنان در منطقه.

در نگاه القاعده، آل سعود هم مثل بقیه حاکمان اسلامی، کافر است و فرقی میان آل سعود و دیگر حکومت ها نیست؛ اما حکومت شیعه عراق رسما با کمک آمریکا به سر کار آمده و باید با او مخالفت کرد. ثانیا در طول تاریخ همیشه حکومت عراق در دست اهل سنت بوده و امروز هم چون زمان حمله هلاکوخان مغول به بغداد به همراهی خواجه نصیر الدین طوسی شیعه، یکبار دیگر آمریکای کافر با همدستی شیعه کافر و مشرک به فتح بغداد دست زده و وظیفه هر مسلمانی است که نگذارد این پیمان میان شیعه و آمریکا تحقق عملی پیدا کند، لذا همه مسلمانان - حتی با عملیات انتحاری باید جلوی این هم پیمانی را گرفته و از تکرار تاریخ جلوگیری کنند. حضور آمریکا در افغانستان باعث گردید که بسیاری از جوانان جماعه التبلیغ که به تبلیغ مذهب دیوبندی مشغول بودند و کاری به سیاست نداشتند، جذب گروه های تکفیری شده و احساس کنند امروز دیگر با تبلیغ نمی توان جهان اسلام را از ورطه سقوط نجات داد، لذا به جریان های تکفیری پیوسته و وزنه این جریان ها را سنگین تر می کنند.سقوط مرسی از حکومت در مصر باعث گردید که گروههای جهادی عزم خود را بیشتر جزم کرده و تصور کنند تنها راه باقیمانده برای احقاق حق خود، فقط جهاد و مبارزه مسلحانه است. یقینا سقوط مرسی به گسترش افکار سلفیه جهادی و گروههای تکفیری کمک کرد. اگر این اتفاقات در کشورهای دیگر مثل تونس و لیبی هم بیفتد و افراد سکولار در راس امور قرار گیرند، یقینا به قدرت یابی جریان های سلفی کمک خواهد نمود مسئله سوریه از دیگر اموری است که باعث گسترش تفکر تکفیریها گردید. با فتواهای جهاد از سوی افرادی مثل دکتر یوسف قرضاوی که به رهبر معنوی اخوان المسلمین یا فقیه اخوان معروف است، بسیاری از جوانان تند اخوانی و غیر اخوانی به سوریه رفته و جذب گروههای تکفیری در سوریه شدند و بعد از اختلاف داعش با جبهه النصره، عده ای از همین جوانان، اکنون در کنار داعش به مبارزه مسلحانه با حکومت عراق می پردازند و نمی دانند که به جنگ مذهبی دامن زده و در زمین آمریکا بازی می کنند. بنابراین می توان به صراحت بیان کرد که علت اصلی قدرت یابی جریان های تکفیری در یک دهه اخیر، حضور آمریکا در منطقه است. پس بلندتر از قبل باید فریاد زد: مرگ بر آمریکا.

 

منبع: دکتر مهدی فرمانیان،چیستی و چرائی شکل گیری جریان های تکفیری و دلائل قدرت یابی آنها در دهه اخیر

جاوید منتظران | ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۲۹
۱۴ شهریور۱۷:۲۹

ویژگی‌های جریان تکفیری از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی


امروزه شاهد هستیم که  گروه‌های تکفیری با ارتکاب اقدامات وحشیانه تروریستی در کشورهای منطقه، که به مدد طراحی و پشتیبانی غرب و  به‌ویژه آمریکا و دلارهای نفتی و همچنین سیاست‌مداران خودفروخته منطقه انجام می‌شود، از یک‌سو موجب تفرقه و تعصب و برادرکشی میان مسلمانان   شده‌اند و از سوی دیگر تصویر دل‌خواه غرب از اسلام را به‌عنوان دینی متحجر و طالب خشونت به جهانیان مخابره  می‌کنند. جمهوری اسلامی ایران که به لحاظ جغرافیایی در کانون تحولات تروریسم تکفیری قرار دارد، برخلاف برخی دیگر از کشورهای منطقه که فریب شعارهای جذاب جریان‌های تکفیری را خورده بودند، از همان ابتدای شکل‌گیری این  گروه‌ها، دست پلید استکبار و مصداق اتم آن، یعنی آمریکا، را در پشتِ‌سر آن‌ها مشاهده و راه خود را رسماً از آن‌ها جدا کرد. افزون بر آن، ایران، برخلاف دولت‌های غربی که تنها ادعای مبارزه با تروریسم تکفیری را دارند، در طول سالیان متوالی همواره به همسایگانش که قربانیان اصلی اقدامات  گروه‌های تکفیری بوده‌اند، در مقابله با آن تروریست‌ها یاری رسانده است. واقعیتی که امروزه بیش از هر زمان در عراق و سوریه مشاهده می‌شود.

رهبر معظم انقلاب در مواضع و بیانات خود درباره جریان تکفیر، آن را از سه منظر بررسی کرده‌اند: ایشان در پاره‌ای از بیانات خود، چیستی و ماهیت جریان تکفیر را توضیح داده‌اند. رهبری در این‌باره معتقدند، جریان تکفیری الگویی انحرافی از اسلام است که با کمک دول غربی و برخی از دولت‌های مرتجع منطقه و با هدف معارضه با الگوی «اسلام اصول‌گرای معتدل و عقلانی»، که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به جهان عرضه شده، تجدید حیات یافته است. نکته مهم در این بخش از بیانات امام‌خامنه‌ای این است که ایشان تکفیری‌ها را عوامل اصلی دشمن می‌دانند و معتقدند دشمن اصلی کسی است که این  گروه‌ها را به‌وجود آورده است و از آن‌ها پشتیبانی  می‌کند. رهبر انقلاب در پاره‌ای دیگر از بیاناتشان درباره جریان تکفیر، به کارکردهای این جریان برای استکبار اشاره نموده‌اند. در این خصوص، می‌توان شش مورد از کارکردهای جریان تکفیر برای دشمنان اسلام را از صحبت‌های ایشان استخراج نمود. وجه دیگر جریان تکفیر که در اظهارات و بیانات  ایشان دیده می‌شود، راه‌های مقابله با جریان تکفیر است. در این بخش از سخنان، ایشان ضمن ردکردن گزینه مقابله‌به‌مثل با  گروه‌های تکفیری، راه‌حل مشکل تکفیر را ارشاد عناصر تکفیری و تحذیر قشر جوان از پیوستن به این  گروه‌ها عنوان و مأموریت آن را به علمای جهان اسلام محول  می‌کنند. رهبر انقلاب، عشق و دل‌باختگی به پیامبر اعظم را بزرگترین سرمایه مسلمانان برای اتحاد با یکدیگر در برابر جریان تکفیر می‌دانند.

رهبر انقلاب اسلامی جریان تکفیر را «از مصائب جهان اسلام»، «مژده‌ای برای دشمنان اسلام»، «ساخت دست استعمارگران» و «مزدور شیطان» می‌دانند که «کاملاً در جهت نیت‌های استکبار و صهیونیست حرکت  می‌کنند» ایشان تشکیل  گروه‌های تکفیری را در کنار جنگ‌افروزی‌ها و لشکرکشی‌های نظامی، حمایت از دیکتاتورهای فاسد و حمایت از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی جزء جنایات آمریکا می‌دانند که از ذهن ملت‌ها پاک نخواهد شد.  مقام معظم رهبری نقش استکبار را در تحریکات ایمانى و عقیدتى براى به جان هم‌انداختن مسلمانان، امری مسلم می‌دانند که برای انسان‌های خردمند و آگاه واضح است. ایشان معتقدند خطری بزرگ‌تر از کشتار  گروه‌های تکفیری وجود دارد و آن ایجاد اختلاف و بدبینی بین شیعه و سنی است. ایشان معتقدند استکبار  گروه‌های تروریستی تکفیری مانند القاعده و داعش را با هدف مقابله  با جمهورى اسلامى و حرکت بیدارى اسلامى به‌وجود آورده است، لکن امروز شر  این  گروه‌ها دامن خود آن‌ها را گرفته است. 

جاوید منتظران | ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۲۹
۱۰ شهریور۱۹:۵۸

عقاید ابن تیمیه را میتوان در چهار بخش خلاصه کرد :

- نفی هر گونه تعقل در فهم معنای ظاهر کلام خدا و حمل آن بر معانی لُغوی:

در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری می نامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند وجه  و   ید  و استواء بر عرش و نظائر آنها که قسمتی از آنها در قرآن، و برخی دیگر در حدیث نبوی وارد شده است به معنی شکی نیست که معانی لغوی این صفات، ملازم با جسمانی بودن خداست زیرا وجه به معنی صورت و ید دست واستوار به معنی استقرار و یا جلوس، از شؤون موجودات امکانی است، و خدای واجب الوجود، منزه از چنین معانی، میباشد، از این جهت همه طوائف اسلامی به جز گروه مجسمه با توجه به قرائنی که در سیاق آیات است، معانی خاصی برای این صفات مطرح میکنند، که با مراجعه به تفاسیر و کتاب های کلامی روشن می گردد

ولی ابن تیمیه اصرار میورزد که آنچه در قرآن و احادیث وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل شود؛ بر همین اساس، قائل به جسمیّت خداوند متعال است و به صراحت بیان میکند، خداوند متعال دست، پا، صورت و... دارد .

- کاستن از مقامات پیامبر اکرم:

بخش دوم تفکر او عادی دانستن مقامات پیامبران و اولیای الهی است و اینکه آنان پس از مرگ، کوچکترین تفاوتی با افراد عادی ندارند، او در این راستا، مسائلی را مطرح میکند که همه یک هدف را تعقیب میکنند، و آن عادی جلوه دادن پیامبران، مخصوصاً پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اولیاء بزرگ دین است. وی بر این اساس میگوید:

1. سفر برای زیارت پیامبر اکرم(ص) حرام است.

2. کیفیت زیارت پیامبر(ص) از کیفیت زیارت اهل قبور تجاوز نمیکند.

3. ساخت هر نوع پناه و سایبان بر قبور حرام میباشد.

4 . پس از درگذشت پیامبر(ص) هر گونه توسل به آن حضرت، بدعت و شرک است.

5. سوگند به پیامبر(ص) و قرآن و یا سوگند دادن خدا، به آنها شرک میباشد.

6. برگزاری مراسم جشن و شادی در تولد پیامبر(صلی الله علیه وآله) بدعت به شمار میرود.

وی با اصرار بر این عقاید، به جنگ همه میرود، و از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید و بارها

دستگیر و زندانی شد و ده ها کتاب بر رد اندیشه های او نوشته شد(سبحانی، 1390 : 7 - 5 .)

- انکار فضائل اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله)

بخش سوم از مبانی فکری او را انکار فضائل اهل بیت پیامبر(ص) که در صحاح و مسانید اهل سنت وارد شده، تشکیل میدهد وی در کتاب خود به نام منهاج السنه احادیثی که مربوط به مناقب علی بن ابیطالب(علیه السلام) و خاندان اوست را انکار میکند و همه را مجعول میداند .

مخالفت با مذاهب و فرقه های اسلامی و غیر اسلامی

ابن تیمیه در میان مسلمین با فرقه های مختلف اهل سنت و شیعیان اصطکاک و درگیری شدیدی داشت. وی با فتاوای خود و نگارش کتاب هایی علیه عقاید اشاعره، معتزله، شافعیها، حنفیها، مالکیها، صوفیه، و توهین به سران صوفیه مثل ابن عربی، امام محمد غزالی، قشیری، ابن عریف شاذلی، جامعه اهل سنت آن دوران را به فتنه و درگیریهای شدید مذهبی مبتلا کرد. همچنین با فتوا دادن به قتل شیعیان کسروان لبنان و شرکت در لشکرکشی علیه آنان و نوشتن کتاب منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه و توهین به عقاید شیعیان، کینه خود را  سبت به شیعیان ابراز کرد. درباره غیر مسلمانان اهل ذمه نیز دیدگاهی کاملا سختگیرانه و غیر انسانی داشت و معتقد بود آنان باید در بدترین شرایط زندگی کنند. به خاطر مواضع یاد شده، بی ادبی ها و جسارتهای ابن تیمیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بیشتر علمای اهل سنت علیه وی سخن گفته و یا کتابهایی در رد افکار و عقائد باطل او نوشته اند(طبسی، 1391 : 7)

 


منبع گرد آوری :

سبحانی، جعفر،1390، بیوگرافی ابن تیمیه ، اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه

طبسی، نجم الدین؛ شناخت وهابیت، 1391 قم: نشر دلیل ما

جاوید منتظران | ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۵۸
۲۵ مرداد۰۰:۳۷

در بیان تاریخچة پیدایش‌ وهابیت‌ لازم است به مواردی مهم اشاره داشت. 

الف‌. عربستان خاستگاه فرقه وهابیت

شبه‌جزیره‌ عربستان‌، به‌ عنوان بزرگ‌ترین شبه‌جزیره جهان با مساحت تقریبی سه میلیون کیلومتر مربع در انتهای جـنوب غـربی قـاره آسیا قرار دارد. اگر چه‌ ایـن‌ نـاحیه‌ از نـظر شرایط طبیعی و جغرافیایی، موقعیت درخشان و برجسته‌ای‌ ندارد‌؛ اما از آن نظر که قبله‌گاه مسلمانان در آن قرار دارد و کانون وحی است و چشمة پر‌بهرة اهل بیت پیـامبر‌(ص) در‌ آنـ‌ جـوشیدن گرفته و تشکل هوشمند تشیع از آن برخاسته است؛ اعتبار‌ بـالایی دارد (گـلی زواره، 1375، ص15-17).

نجد که یکی از تقسیم‌های کشوری عربستان است، در مرکز شبه‌جزیره‌ واقع‌ است‌. آنجا ناحیه‌ای وسیع از شبه‌جزیره عربستان است که مـرکز پیـدایش و نـشر‌ دعوت‌ وهابیت در قرن12 هجری قمری است. سرزمین نجد به بـخش‌های گوناگون تقسیم شده بود و نجدیان‌ به‌ دو‌ دستة بدوی و شهر‌نشین تقسیم می‌شدند؛ اما بیشتر آنها بادیه‌نشین بودند و در هرج‌ و مـرج‌، جـهل‌، خـرافه‌ها، زور، خشونت و قتل به سر می‌بردند. در آن زمان، قانون و مقرراتی حاکم نبود‌ و در‌ چـنین‌ وضـعیتی، جنبش وهابیان شکل گرفت و با زور و خشونت، خود را توسعه داد (موثقی، 1378‌، ص142‌-143).

ب. محمد بن عبدالوهاب

مسلک وهابی منسوب بـه شـیخ مـحمد بن عبدالوهاب نجدی‌ است‌ که‌ این نسبت از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده اسـت. او در سـال 1111‌ ق. (امـین‌، 1367، ص3) و به قولی 1115ق. در شهر عینیه از شهرهای نجد متولد شده است‌. گفته‌ شده‌ که شیخ از کـودکی بـه مـطالعة کتاب‌های تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشته و فقه حنبلی را‌ نزد‌ پدرش که از علمای حنبلی بوده آمـوخته اسـت. او از آغاز جوانی‌، بسیاری‌ از‌ اعمال مذهبی مردم نجد را زشت می‌شمرد (سبحانی، 1364، ص24).

پدر محمد با آگـاه شـدن‌ از‌ افـکار‌ فرزندش به ارشاد او پرداخت؛ ولی تأثیری نداشت. بنابراین، مردم را از‌ او‌ برحذر داشت؛ به طوری که از چـشم هـمه افتاد (محمد، 1370، ص17).

فراخوانی ابن‌عبدالوهاب به مرام‌ جدیدش‌ در سال 1143ق. آغاز شد؛ ولی با مخالفت پدرش و سـایر عـلماء، مـذهب‌ او‌ رونقی نیافت و سرانجام پس از فوت پدرش‌ در‌ سال‌ 1153ق. دعوتش را میان مردم آشکار کرد‌ (مرکز‌ پژوهش‌های اسلامی الغـدیر، 1376، ص7-8). مـحورهای اصلی آموزش‌های ابن عبدالوهاب و شعارهای به اصطلاح اصلاحی‌ دعوت‌ او را می‌توان به شـرح‌ زیـر‌ بـیان کرد‌:

1.         مبارزه‌ با‌ شرک و خرافه‌ها و بازگشت به اسلام سلف‌ و سلف‌ صالح؛

2.         مخالفت با عقل، فـلسفه، اجـتهاد، تـفسیر قرآن، تصوف، عرفان و هر گونه‌ نوآوری‌؛

3.         مسئله وحدت و خلافت دینی- عربی و ضـدیت‌ بـا ترکان عثمانی؛

4.         دشمنی‌ با‌ شیعیان (موثقی، 1378، ص157–161‌).

شیخ‌ تنها قرآن و سنت را قبول داشت و تمام تفاسیر و تعابیر الهـی را بـه عنوان‌ بدعت‌ رد می‌کرد. او استفاده از‌ تسبیح‌، تنباکو‌، شراب، اجناس لوکس‌ و زیارت‌ اماکن مـقدس(زیـارتگاه‌ها) را‌ ممنوع‌ اعلام کرد (دکمجیان، 1372، ص208).

محمد بن عـبدالوهاب، صـاحب چـهار فرزند بود که فرزندانش‌ بعد‌ از او، برنامه‌اش را دنـبال کـردند‌ (امین‌، 1376، ص4). او‌ شاگردان‌ زیادی‌ نیز تربیت کرد و علاوه‌ بر آن، تألیف‌هایی نیز داشته است، از جـمله: 1. کـتاب توحید؛ 2. کتاب کشف شبه‌ها؛ 3. کـتاب الکـبائر‌ (ابراهیمی‌، 1379، ص25).

ج. تـوافق مـحمد بـن عبدالوهاب‌ با‌ ابن‌ سعود‌

محمد‌ بـن عـبدالوهاب، پس‌ از‌ دعوت به دین جدیدش از عینیه بیرون رانده شد و به شهر درعـیه، شـهر مسلیمه کذاب وارد‌ شد‌. در‌ این شهر مـورد استقبال محمد بن سـعود‌، حـکمران‌ درعیه‌ قرار‌ گرفت‌. او‌ در جلسه‌ای کـه بـا ابن سعود داشت، قول تسلط بر همة بلاد نجد را به ابن سعود داد. مـحمد بـن سعود، سخنان شیخ را به نـفع خـویش‌ تـشخیص داد و به او اطمینان داد کـه یـاری‌اش خواهد کرد (الهامی، 1378؛ بـه نـقل از حسین خلف، بی‌تا، ص16).

به این ترتیب، محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود در مورد‌ جـنگ‌ بـا مخالفان، امر به معروف و نهی از مـنکر و اقـامة شعائر دیـن (طـبق عـقاید خود) با یکدیگر تـوافق کردند.

محمد بن سعود پس از توافق با محمد بن عبدالوهاب در‌ سال‌ 1159ق. از هر طرف به سرزمین‌های مـجاور و مـناطق بدویانی که به او نزدیک بودند، حـمله بـرد و امـوالشان را غـارت کـرد. این امر بـاعث‌ شـد‌ که امرای نیرومند نجد که‌ با‌ او همسایه بودند، مانند بنی خالد از «لحایا» (احسا) و «آل مکرمی» از نجران، بـا او درگـیر شـوند؛ اما آنها نتوانستند، جلوی پیشرفت وهابیت را‌ بـگیرند‌. (هـمان؛ بـه نـقل از‌ دایـرة‌ المـعارف اسلامی، ج1، ص191).

د. نقش استعمار در ایجاد وهابیت

شکی نیست که استعمار و استکبار برای حاکمیت و سلطة سیاه خود در جستجوی زمینه‌های حکومت است. شعار کهنه و همیشگی آنها «جدایی بینداز و حکومت‌ کـن‌»، یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به اهداف استعماری آنهاست.

در مورد وهابیت دو دیدگاه وجود دارد:

1. وهابیت زاییدة استعمار است؛ 2. وهابیت صرفاً یک جنبش مذهبی است. دیدگاه نخست، با استناد‌ به‌ کتاب‌هایی، چون‌ خـاطر‌ه‌های هـمفر و یا تاریخ آل سعود ناصرالسعید، ابنعبدالوهاب و آل سعود را دست پروردة انگلیس و مورد حمایت‌ یهودیان می‌خواند و همه مسائل را با خارج و بیگانگان مرتبط می‌داند و با‌ غفلت‌ از‌ زمینه‌ها و مسائل داخلی، هیچ انگیزة مذهبی و اصـلاحی بـرای جنبش وهابیت قائل نیست (دهقان، 1367، ص37-38).

دیدگاه ‌‌دوم‌ بر این باور است که جنبش وهابیت، یک جریان اصیل اصلاح‌طلبی دینی با‌ انگیزه‌های‌ مذهبی‌ و دیـنی بـود که تأثیر مثبت و سازنده‌ای بـر جـهان اسلام داشت. برخی از مستشرقان و نویسندگان عرب‌ متمایل به وهابیت در این دیدگاه، راه افراط را در پیش گرفتند و واقعیت‌های‌ تاریخی را که در‌ آن‌، وهابیان سعودی با حمایت انگلیس بـر نـجد و حجاز مسلط شدند، نـادیده گـرفته‌اند.

برخلاف این دو دیدگاه به نظر می‌رسد که با توجه به وضعیت اجتماعی عربستان که درگیر انحطاط و عقب‌ماندگی فکری‌، مذهبی و اجتماعی شدیدی بود، جنبش وهابیت یک واکنش مذهبی در پاسخ به عـقب مـاندگی‌ها بود که به دلیل محتوای جامد، خشک و قشری خود، نه تنها نتوانست آن نارسایی‌ها را حل و برطرف‌ کند‌؛ بلکه هر چه بیشتر به آنها دامن زد. در حال حاضر نیز وهابیت یک جریان نـیمه مـرده و غیر قـابل ترمیم است. هر چند که آل‌سعود از آن به عنوان اهرمی‌ در‌ شکل و جهت دادن به جریان‌های مذهبی و جنبش‌های اسلامی، بـه سمت گرایش‌های محافظه کارانه، ارتجاعی و ضد انقلابی بهره می‌گیرند (موثقی، 1378، ص186-187).


منابع:

موثقی، سـیداحمد (1378)، جـنبش‌های اسلامی معاصر، تهران: انتشارات سمت.

دهقان، عزّت‌الله (1367)، پیدایش‌ وهـابیت‌ و عـقاید وهـابیان، تـهران: انـتشارات دارالکتب الاسلامیة.

 دکمجیان، هرایر (1372‌)، جنبش‌های‌ اسلامی‌ در جهان عرب، ترجمه حمید احـمدی، تـهران: انتشارات کیهان.

ابراهیمی‌، محمدحسین (1379)، تحلیلی نو بر عـقاید وهـابیان، قم‌: مرکز‌ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

گلی زواره، غلامرضا (1375)، سرزمین وحی، سرچشمه تشیع، قم‌: انتشارات‌ حضور‌.

 سبحانی، جـعفر (1364‌)، آیـین‌ وهـابیت، قم: دفتر انتشارات اسلامی.


جاوید منتظران | ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۳۷
۲۱ مرداد۰۱:۴۳


نویسنده خانم نسرین رهبری

وهابیت، یکی از فرق انشعابی از اسلام است که در قرن 12 هجری قمری توسط محمد بن عبدالوهاب، ابداع و به جهان اسلام معرفی شد و به قصد پیکار با سایر فرق اسلامی در مقابل آنها، قد علم کرد و حتی سایر فرق های اسلامی را رد و مورد تکفیر قرار داد. وهابیت در ذات خود، جوهرة دشمنی و مخالفت با مفاهیم اصیل قرآنی و اسامی را حفظ کرده و دشمنی آن با اسلام ناب محمدی(ص) و به خصوص تشیع، امری انکارناپذیر است. با توجه به اهمیت موضوع که این فرقه باعث انشعاب دیگری در اسام و در نتیجه، تفرقه در میان مسلمانان شده است و با توجه به تکفیر سایر فرق اسلام توسط آن و همچنین رفتار وحشیانة آن با شیعیان، شناخت این فرقه و بررسی عملکر دهای آن، نیاز عمدة جامعة جهانی و مسلمانان است.

مقدمه

وهابیت که در سال 1159ق. با توافق محمد بن عبدالوهاب و محمد‌ بن سـعود، دو رهبر مذهبی و سیاسی آن شکل گرفت، ریشه در جریان‌های مذهبی‌ گذشته در تاریخ اسلام‌ دارد‌. روحیه‌ها، روشـ‌ها و عقاید آن، مسئله جدید و بـی‌سابقه‌ای نـیست. تنها تفاوت در این است که در وضعیت مناسب جغرافیایی، اجتماعی و سیاسی سرزمین نجد، آنها بر خلاف جریان‌های قبلی توانستند روی کار بیایند‌ و دولتی مستقل تشکیل دهند. آنان، اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه‌های نازل خـود محصور کردند و خطرناک‌تر اینکه، تنگ‌نظری را تدریجاً به صورت یک عقیدة دینی درآوردند. آنان آیات مربوط به مشرکان‌ را‌ بر مؤمنان تطبیق نمودند و به جای در‌افتادن و ستیزه با استکبار جهانی، چنگال قهر خـود را مـتوجه مسلمانان و به خصوص شیعیان کردند.

کشتار وسیع شیعیان حجاز، یمن و عراق، توهین به مقد‌س‌ها‌ و ائمة‌ شیعه، تکفیر سایر مسلمانان و از جمله شیعیان، تخریب اماکن مقدس شیعه، تحقیر و کشتار شیعیان عربستان، بـرخوردهای آل سـعود با جمهوری اسلامی ایران و تهمت و مقابلة تبلیغاتی علیه تشیع، همچنین نقش‌ عربستان‌ در جنگ ایران و عراق و نیز کشتار خونین مکه و در نهایت، رفتار توهین‌آمیز حکومت عربستان با زائران خانه خدا، نمودی از دشـمنی ریـشه‌دار و عمیق وهابیت با تشیع است.


جاوید منتظران | ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۳
۲۱ مرداد۰۱:۲۷

بحث در مورد عوامل به وجود آمدن سازمان القاعده، هدف اصلی پژوهش حاضر است. بر همین اساس، در این مقاله، فرضیه بر این اصل بنا شده است که از- سویی، ترکیب مذهب وهابیت با اندیشه‌ی سید قطب و تفسیری افراطی از مفهوم جهاد در اسلام ( به عنوان عوامل ذهنی) و از سوی دیگر، وقوع انقلاب اسلامی ایران و اشغال افغانستان در سال 1979 نیز( به عنوان عوامل عینی) در شکل‌گیری این سازمان نقش کلیدی داشته است. به عبارت دیگر، ترکیب اندیشه‌های سید قطب، مذهب وهابیت و تفسیری افراطی از واژه‌ی جهاد، در واکنش به انقلاب اسلامی ایران و همچنین اشغال افغانستان توسط شوروی، مذهب جدیدی به وجود آورده است که از آن به «نووهابیسم» تعبیر می‌شود و نمونه‌ی بارز آن سازمان القاعده است. 


دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی کامل مقاله 

جاوید منتظران | ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۷
۲۰ مرداد۰۴:۱۹

سلفی ها به گروهی از مسلمانان اهل سنت و جماعت گفته میشوند که ضمن تمسک به دین اسلام، خود را پیرو سلف صالح دانسته و قرآن و سنت پیامبر را منبع احکام و تصمیمات خود میدانند.دو گروه به نام سلفی های سنتی و سلفی های جهادگرا از سلفیگری الهام گرفتندکه در این میان گروه های جهادی سلفی ضمن انتقاد از سلفی گری سنتی، خشونت و ترور را راهی مناسب برای مقابله با حملات غرب علیه اسلام میدانند؛ اما تاریخ ثابت کرد که این نوع از سلفیگری هرچه بیشتر اسلام سیاسی را دچار چالش کرده و تاثیرات منفی نیز بر اعتبار اسلام به عنوان یک دین جهانی و خاورمیانه به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیک گذاشت.گروههای سلفی که بنا به نظر سازمانهای اطلاعاتی غرب سریعترین جنبش اسلامی از نظر گسترش میباشند از جنوب شرق آسیا تا قاره آفریقا گسترش یافته اند که در این میان میتوان به گروه هایی همچون القاعده،ابوسیاف،بوکوحرام و...اشاره کرد.این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام شده است و در تحلیل -داده ها نیز از روش کیفی مبتنی بر استدلال قیاسی استفاده نموده است.سوالی که در این پژوهش مطرح میشود این است که جریانهای افراطی سلفیگری(نئوسلفیسم)چه تاثیری بر خاورمیانه گذاشته اند؟ پاسخ اولیه و فرضیه احتمالی آن است که جریان های افراطی سلفی گری با برداشت و تفسیری خاص از آیات جهادی قرآن و غزوات صدر اسلام و با رویکردی ایدئولوژیک با اعمال ترور و خشونت باعث ایجاد بحران در خاورمیانه شده اند.یافته های این پژوهش آن است که گروههای سلفی که افراطی و تندرو هستند و خشونت طلبی استراتژی آنها برای رسیدن به هدف است و عمده تمرکز و فعالیت آنها نیز در منطقه خاورمیانه است،باعث به وجودآمدن تحولات مهمی همچون رادیکالیسم، امنیتی شدن گفتمان اسلام سیاسی(نو سلفی گری)،درگیرهای فضایی مکانی،اشغال سرزمینی،جنگهای نیابتی،جهانی شدن امنیت در خاورمیانه و در نهایت میتوان به تاثیراتی که بر اوضاع سیاسی و اقتصادی منطقه و امنیت اسرائیل میگذارد، اشاره کرد.

دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

جاوید منتظران | ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۴:۱۹