وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

از جمله موضوعاتی که مقام معظم رهبری به مناسبت های مختلف در بیانات چند سال گذشته شان به تشریح و تبیین ابعاد آن پرداخته اند ؛موضوع تکفیر در جهان اسلام است، تا جایی که این بزرگوار نسبت به چگونگی برخورد با این پدیده شوم، رهنمودها و دستوراتی نظیر تشکیل یک حرکت علمی عظیم در برابر آن، ارائه نموده اند،
لذا با نظر به اهمیت این مساله در عصر حاضر و در راستای عمل به دستور مقام معظم رهبری نسبت به تشکیل یک نهضت علمی علیه تفکرات تکفیری ؛ بر آن شدیم تا نسبت به این عامل شوم و تفرقه انگیز و غیر اسلامی، مطالبی علمی ، متقن و معتبر را تهیه و در این وبلاگ به جهت افزایش آگاهی مسلمانان ( شیعه و سنی) ارائه نماییم.ان شالله که بتوانیم در راه مقابله با عوامل واگرا و تفرقه انگیزدر جهان اسلام از جمله تکفیری ها و نیز حفظ وحدت ،تقریب مذاهب اسلامی و شکل گیری امت واحده ی مدنظر پیامبر (ص) قدمی مطلوب برداشته باشیم.
جاوید منتظران

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاهب» ثبت شده است

۱۷ آبان۰۳:۰۵

مصادیق دشمنی وهابیت با مذاهب اهل سنت

 

وهابیت برابر‌ اهل‌ سنت‌ با شـیوه های گونـاگونی، خصـومت مـی ورزنــد‌. آن‌ هـا در تقابـل خصمانه میگویند: »مذاهب رسمی چهارگانـه ، اسـلامی نیسـتند و خداونـد آن هــا‌ را‌ نــازل نـکرده است و التزام به‌ آن‌ ها کفر است‌ . همچنین‌ وهابیان ، مقام پیشوایان مـذاهب را خفیف‌ می‌ شـمارند و بـه آن هـا حرمت نمی نهند. طبق عقیده آن ها، مسلمانان‌ از‌ فـرد معینـی «تقلید»نمیکنند. مـقلدان مـذاهب‌ «مشرک اند و کتاب هایشان‌ شرکیات‌ است .

در ادامه به مواردی‌ از‌ هجمه های وهابیان میپردازیم :


الف . تحقیر امامان مـذاهب

یکـی از روش های دشمنی‌ وهابیان‌ ، اهانت به امامان مذاهب است‌ . آن‌ ها‌ به پیشــوایان مـذاهب‌ احترام‌ نمیگزارند، ولی نام رهبران‌ سلفی‌ را بـا عـظمـت مـی بـرنـد. «ایـوبی »دربـاره دیدگاه اهانت آمیر وهابیان مـی نـویسد:

جای شگفتی است از فرقه وهـابیت ؛ زمـانی که آن ها نـام پیشـوای اهــل اســلام‌ ، امــام اعظم و نام امـامان سـه گانه را می برند سـاده مـی آورند، مثلا میگوینـد ابوحنیفـه گفـت ، ولـی هر گاه سخن از ابن تیمیه به میان آید میگویند: «شـیخ الاسـلام »؛که‌ این‌ نوع لقـب بـرای ابـن تـیمیه نهایت تـعظیم بـه شـمار می آید.

وهابی ها کـتاب های مذاهب را نیز ارج نمیگزارند و عقاید آنان ، به ویژه دیوبنـدیهـا، را تمسخر میکنند. شمس‌ سلفی‌ میگوید: «برخی بـزرگان دیوبـندی درباره تبرکات مبتدعانه ، عقاید عجیبی دارنـد ... مـانند تـبرک بـه خـتم کتاب احیـاء العـلـوم غـزالـی ؛ مـن مـیگـویم ! آیـا تبرک به‌ کتاب‌ صوفی قبوری خرافی صـحیح اسـت‌ ؟! و [تبـرک‌ بـه ] کتـاب مثنـوی رومـی حـنفی امـام صـوفیان مولویه ، که دیوبندیان قرآن فارسی نامیدند؟

به عـلاوه ، وهـابی هـا بـا کـتاب هـای فقهی مـذاهب نیـز مواجهـه معاندانـه‌ دارنـد‌ و آن هـا را بـیارزش‌ می‌ داننـد. ایـوبی می نویسـد: «در مجـالس شـان کتـب فقهـی حنفیـه را اسـتهزا میکنند، چنان که برخی شاهدان دیده اند که جـماعتی از آن هـا در محـافلی چنـین رفتـاری داشته اند‌».و نیز‌ همو می افزاید که وهابیـان مـیگوینـد: «قیاس هـای بیشـتر کتاب هـای متـأخرانی ماننــد هدایــه مرغینـانی، فتــاوی قاضـیخـان ، فتــاوا شــامیه رد المحتــار و ...ب یفایده اند و بـه کـار دانش نمی آیند، بلکه سـبب‌ می‌ شـود مـردم‌ از نصـوص سـنت محـروم شوند. ای حنفی ها! بنگرید این [= ملاطاهر وهابی] گمراه چگونه کتاب های معتبر‌ شما را مسخره میکند».


ب . اعلام نبود مذاهب در اسلام

 

دشمنی دیگر وهابیان این است کـه مـیگوینـد مـذاهب اربعـه در اوایـل‌ اسـلام‌ نبـود.

حاکمان در قرون بعدی آن ها را سـاخته اند؛ مقبـل الـوادعی، در اسـتفتایی کــه از او دربــاره مذاهب شـده است ، می نویسد: «مذاهب اربعه ساخته شده سلاطین است . در‌ کتاب‌ خـدا و سنت رسول الله (ص ) اثری به نام مـذهب وجود ندارد که دلالت کند فـرد مسـلمان بایـد بـه مذهب معینی از مـذاهب مـلتزم بـاشند» ابن قـیم جوزیـه نیـز مـذاهب را‌ حـادث‌ می دانـد و میگوید این بدعت زشتی است که در امت پدید آمده است . هـیچ ‌ ‌یک از امـامان اسلام ، که مرتبه عالی و جایگاه والایی دارند، از آن سخن نگفته اند‌. خدا‌ و رسولش‌ آگـاه تــر اســت کــه آن‌ ها‌ مردم‌ را به اطاعت از خود فراخوانده باشند و دورتر از آن است که مردم را به پیروی از عالم مـعینی ملزم دارنـد‌ و نیـز‌ دورتـر‌ از آن اسـت کـه آن هـا مـردم را‌ بـه‌ اطاعـت از یکـی از مذاهب اربـعه مجبور کنند. همچنین امـیر صـنعانی به مصـنوع بـودن مـذاهب میپـردازد و گفتار ابن قیم‌ را‌ شاهد‌ می آورد که مذاهب قبلا در اسلام نبوده و بعدا به‌ وجود آمده است .

 

ج . تحریم تقلید مذاهب

تقلید مذاهب از اصول اعتقادی جمهور اهـل تسـنن بــه شـمار مـی رود‌. مطـابق‌ اصـل‌ مذکور، آن ها به فتوای یکی از «ائمه چهارگانه » عمل میکنند‌، اما‌ وهابیان تقلیـد را جـایز نمی شمارند. ایوبی می نویسد آن ها [= وهابیان ] تقلید را حرام می‌ داننـد‌.٥ مقبـل‌ الـوادعی ، مـفتی مـعاصر وهابی، درباره حرمت تقلید میگوید «ما معتقدیم تقلید حرام‌ و بـدعت‌ اسـت‌ ؛

در‌ قرون مـفضله نـبود». هـمچنین وهابی هـا معتقدنـد اصـل تـقلیـد، شــرک اســت ؛ قنـوجی‌ وهابی‌ در‌ پاسخ می نویسد:

تقلید مذاهب ، شرک است ! مقلدان را بنگرید؛ چگونه آن هـا بـه تقلیـد‌ اولیـا‌ و عالمـان‌ میت ، متعبدند و اقرار کردند کـه فـهم کـتاب و سنت مخصوص علما است ! مقلدان‌ به‌ تقلید مـشرکانه صـالحان میپردازند. به تعابیر قوم و مکاشفات خـواب مشـایخ ، اعتمـاد میکننـد؛ آن ها کلام امت‌ و امامـان‌ را بـر کـلام خـدا و رسـولش تـرجیح مـی دهـنـد؛ نـمـی دانم آن هـا‌ [مقلدان‌ ] روز حساب و کتاب چه عذری دارند و از‌ عذاب‌ و عـقاب‌ چگونه نجات می یابند؟

در این باره بزرگان مذاهب‌ اسلامی‌، مانند عبدالقوی محمد ظهیرالدین نعمـانی مقلـد، می نویسد: «سلفی نماها تقلید از امامان مـذاهب‌ چـهارگانه‌ را شـرک می دانند.


د. تکفیر‌ مذاهب‌


یکـی دیگـر‌ از‌ مواجهـات‌ خصـمانه وهابیـت بـا مــذاهب اســلامی تکفیـر‌ اسـت‌ . آن هـا میگویند مردم با پیروی از مذاهب ، به بیراهه رفتند و از‌ صراط‌ سلف خارج شـدند. «اسـتاد حـریف » دربـاره‌ این عـقیده وهابیت می‌ نویسد‌:

هر کسی که با گروه‌ وهابیت‌ اندکی آشنایی داشـته و کـتب این هـا را مطالعه کـرده باشـد یا در مجالس‌ شان‌ شرکت کرده باشـد بـه خـوبی‌ درک‌ میکنـد‌ کـه ایـن صــفت‌ بـسـیار‌ دیـده مـی شود، چنانچه‌ این‌ ها مسلمانان را به مسائل بسیارخرد [= کـوچکی] تکفیـر میکننـد و عقاید اجماعی اهـل سـنت و جماعت‌ را‌ شرک و کفر خطاب میکنند.

همچنین ، در‌ جای دیگری می نویسد: «وهابی هـا تـمام عـلمای اسلام را مشتبه و گمراه میشمرند و فقط سخن خود و رهبرانشان را صحیح می دانند».بـنابراین ، وهـابیـان ، عقایـد پیروان مذاهب اسلامی را کفر می‌ شمارند‌.


منبع گردآوری:

شیوه های وهابیت در مخالفت با اهل سنت، سید شفیع هاشمی،مجله ی سراج منیر :: بهار 1394 - شماره 1

جاوید منتظران | ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۳:۰۵
۲۴ مرداد۰۱:۴۹

چکیده:

در این نوشتار به دیدگاه وهابیت و نویسندگان این فرقه درباره مذاهب اهل‌ سنت پرداخته شده است؛ زیرا امروزه برخی چنین می‌اندیشند که وهابیت فقط با شیعه مخالف است؛ در حالی‌‌که هجمه آنان به مذاهب فقهی و کلامی اهل سنت کمتر از مذهب شیعه نیست. در این نوشتار نمونه‌هایی از هجمه علمای وهابیت علیه مذاهب اهل سنت بیان شده است. این فرقه تنها خود را اهل سنت و سایر مذاهب را اهل بدعت می‌داند.


مـقـدمه

با توجه به این که فرقه وهابیت خود را حق مطلق و سایر فرقه‌های اسلامی را اهل بدعت و خارج از اسلام می‌داند و گاه با تغییر‌ تاکتیک‌ و شیوه‌های تبلیغی برای جذب پیروان مذاهب اهل سنّت، تـنها بـه شیعه امامیه حمله می‌کند. این در حالی است که در تبیین معیارهای سنّت و بدعت، فرقه‌های کلامی و فقهی اهل سنّت را‌ نیز‌ اهل بدعت می‌شمرد. از این رو، مناسب است به بررسی و تحقیق جامعی درباره نـگاه وهـابیت به مذاهب اسلامی و نگاه علمای مذاهب به وهابیت، بپردازیم. در این نوشتار سعی می‌کنیم‌ با‌ استناد به منابع و کتاب‌های وهابیت، دیدگاه واقعی آنان را درباره مسلمانان و مذاهب نشان دهیم. پیش از پرداخـتن بـه اصل بحث، مذاهب و فرقه‌های اهل سنّت و چگونگی پیدایش آنها را به‌ اختصار‌ بیان‌ می‌کنیم

جاوید منتظران | ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۹
۲۲ مرداد۱۷:۲۴

چکیده :

در طول تاریخ ، دشمنی وهابیت با اهل سنت به خوبی روشن و واضح است . وهابیـان بـه طـور آشـکار و پنهـان در صـدد ضـربه زدن بـه مـذاهب مسـلمانان هسـتند. بایـد مـوارد خصومت این فرقه ضاله را بـا مـذاهب اسـلامی بـه خوبی نمایـان کـرد تـا عـوام ، فریـب تبلیغات گسترده آنان را نخورند. در این نوشـتار مـیکوشـیم بـا برجسـته کردن مصـادیق عناد و دشمنی وهابیان با اهل سنت ، چهره واقعی آن ها را به نمایش بگذاریم .

مقدمه

در شرایطی که جاهلیت سیاه شـرک‌، حـاکم‌ بـود و آدمیـت در چنگـال تـوحش بـه سـر می برد، آخرین پیـام آور الهـی از سـپیده بشـارت آســمانی طـلـوع کـرد و آیـین نجـات بخـش توحیدی اسلام درخشید. این ندا، با شـعار بـرادری‌، برابـری‌ و انسـان دوسـتی، شـبه جزیـره حجاز را بیدار کرد. انسان های سلیم الفطـرت و خـداجو، دعـوت عـدالت خـواهی، اخـوت و محبت توحید را دریافـتند و بــه آن ایمـان آوردنـد امـا قـریش بـه آن‌ گـوش‌ ندادنـد و ایمـان نیاوردند تا در فتح مکه ، رسول الله ص آنـان را از اسـارت جاهلیـت آزاد کـرد. در فرصـتی ، طلقای قریش به حاکمیت بازگشتند و شعارهای جاهلیت را بازگرداندند؛ توحید را‌ بـه‌ شــرک‌، برابری را به ستم ، برادری‌ را‌ به‌ توحش و دوستی را به دشمنی آمیختنـد کـه بسـیار پیچیـده بود. دو طایفه در این برگشت قهقرایی سهیم بوده اند: اموی ها‌ و خوارج‌ . وهابیـان‌ امـروزی نماینـدگان امویـت قـریش و خـوارج انــد. لـذا بــا‌ تجربیـات‌ گذشـته در دشمنی هایشان مـرزی را نـمی شـناسند، چون بـه مفهـوم اسـلام تسـلیم نیسـتند؛ شعارشـان تکفیر، عملشان کشتار مسلمانان‌ و زندگی‌ شان‌ چپاول اموال آن ها است . آن ها مسـلمان ها را‌ مـشرک مـیگویند و بـرادر نمی داننـد تـا حـق برابـر قائـل باشـند. مـعنـای مـحبـت اسـلامی برایشان مفهوم نیسـت تـا مسـلمان‌ ها‌ را‌ دوسـت داشـته باشـند. در بادیـه های کفـر و نفـاق روییده اند و در‌ سرزمین‌ قساوت و قرن شـیطان پرورش یافـته انـد و از عاطفه دینی محروم اند. اسلافشان به نـدای توحیـد بیسـت‌ وســه‌ سـال‌ «نـه » گفتنـد و در ایـن مـدت بـا رسـول الله (ص )بی وقفه جنگیدند. پس از‌ رحلت‌ آن‌ حضرت ص در برابر مسـلمانان ایسـتادند و تا کنون بر مـواضع قـریشی و خوارجی اجداد خویش پای‌ می‌ فشارند‌ و آن را خطا نمی داننـد، لذا با افتخـار خـود را ســلفی مـی خواننـد. از‌ ایـن‌ رو جـوهر وهابیـان از خصـومت جاهلانـه و دشمنی ناصبانه تشـکیل یافتـه اسـت . آن هـا‌ خصـومت‌ ورزی‌ را از اسـلاف خـویش بــه ارث بـرده انـد و به آن وفادارند. از این رو‌ با‌ مسلمان ها دشـمنی دیرینـه دارنـد و در مقابـل بـا کفـار دوسـت هـستند و بـه آستان‌ آنان‌ مهر‌ می ورزند و به اطاعت آنـان افتخـار میکننـد. آن هـا درقرون متمادی بـا وصـلت‌ و هـم‌ دستی کفار ضـربات شـدید و نابودکننـده ای بـر پیکـر اسـلام زده اند. چنن‌ که‌ در‌ سده های اخـیـر در مـنـاطق حجـاز بـا کمـک یهـود اتبـاع اهـل سـنت را مجبور کردند‌ به‌ دین‌ وهابیت گـردن نـهند.

از ایـن رو در مـنـاطق دیگـر بـرای مقابلـه بـا‌ اهـل‌ سـنت شـیوه های مختلفـی در پـیش گرفته اند تا به هـدف نـابودی پیروان مذاهب دست یابند‌. مقاله‌ حاضر به شیوه های خصـمانه وهابیت علیه اهل سـنت در دو بـخش‌ آشـکار‌ و پنهانی میپردازد.

جاوید منتظران | ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۲۴