وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

وبلاگ آنتی تکفیری،وبلاگی علمی علیه تفکرات سلفی ،تکفیری- تروریستی

این وبلاگ در راستای امر مقام معظم رهبری پیرامون تشکیل نهضت علمی فراگیر مقابله با تکفیر و افراط ایجاد شده است

از جمله موضوعاتی که مقام معظم رهبری به مناسبت های مختلف در بیانات چند سال گذشته شان به تشریح و تبیین ابعاد آن پرداخته اند ؛موضوع تکفیر در جهان اسلام است، تا جایی که این بزرگوار نسبت به چگونگی برخورد با این پدیده شوم، رهنمودها و دستوراتی نظیر تشکیل یک حرکت علمی عظیم در برابر آن، ارائه نموده اند،
لذا با نظر به اهمیت این مساله در عصر حاضر و در راستای عمل به دستور مقام معظم رهبری نسبت به تشکیل یک نهضت علمی علیه تفکرات تکفیری ؛ بر آن شدیم تا نسبت به این عامل شوم و تفرقه انگیز و غیر اسلامی، مطالبی علمی ، متقن و معتبر را تهیه و در این وبلاگ به جهت افزایش آگاهی مسلمانان ( شیعه و سنی) ارائه نماییم.ان شالله که بتوانیم در راه مقابله با عوامل واگرا و تفرقه انگیزدر جهان اسلام از جمله تکفیری ها و نیز حفظ وحدت ،تقریب مذاهب اسلامی و شکل گیری امت واحده ی مدنظر پیامبر (ص) قدمی مطلوب برداشته باشیم.
جاوید منتظران

نویسندگان
۲۰ مرداد۰۳:۴۱

بحرانها و مناقشات ژئوپلیتیکی که در سالیان اخیر بسیاری از مناطق جهان اسلام را در بر گرفته است، از یک سو سبب از هم پاشیدگی قدرت دولتهای مرکزی در تعدادی از شوراهای اسلامی شده است و از سوی دیگر، زمینه را برای تقویت گروههای قومی ومذهبیِ به حاشیه رانده شده در این کشورها فراهم نموده است. در این میان، بسیاری از فرقه های دینی جهان اهل سنت در دوران  بعد از وقایع معروف به بهار عربی در راستای دستیابی به قدرت و پیاده نمودن الگوی حکمرانی مورد نظر خود و شکل دادن به جامعه  اسلامی مطلوب بر پایه برداشت خود از آیات قرآنی و احادیث نبوی، شروع به تجدید قوا و آغاز مبارزات نظامی و غیر نظامی در بسیاری از سرزمینهای اسلامی نمودند. مطالعه تفکرات، اعتقادات، اندیشه ها و استراتژی های بسیاری از گروهها و فرقه های مروج افراط گرایی در جهان اسلام نشان می دهد که قرابت فکری و عقیدتی بسیاری میان آنها با آرا و اندیشه های احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی فقیه برجسته حنبلی در قرون هفتم و هشتم هجری وجود دارد. بر این اساس، این تحقیق با رویکردی تحلیلی-توصیفی و استفاده از منابع و اسناد معتبر کتابخانه ای درصدد ریشه یابی جریان افراط گرایی گروههای اسلامی معاصر در آرا و اندیشه های ابن تیمیه می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اعتقاداتی همچون عدم دگرپذیری، عدم تساهل، تعصبات افراطی، برداشت ظاهری از متون اسلامی و تکفیر نمودن پیروان سایر مذاهب و فرقه های اسلامی اعم از شیعه و سنی از وجوه مشترک برخی از جریانات افراطی کنونی جهان اسلام با آرای ابن تیمیه حرانی می باشد.

دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

 

جاوید منتظران | ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۴۱
۲۰ مرداد۰۳:۱۶

ابن تیمیه یکی از علمای مهم اهل سنت است که از وی به عنوان شیخ الاسلام تعبیر میشود و دیدگاه هایش مورد توجه اهل سنت و بویژه طرفداران تفکر سلفی است. امروزه جریانهای تکفیری به نظرات وی استناد کرده و دست به کشتار و قتل و غارت میزنند. مقاله پیش رو کوشیده است تا با مروری بر آثار ابن تیمیه ظرفیت هایی را از فقه وی

کشف کند که با استفاده از آن، بتوان جلوی رشد تفکرات تکفیری را گرفت و یا حداقل آنان را از این جهت خلع سلاح نمود. در آثار ابن تیمیه سه نکته وجود دارد که میتواند به عنوان ظرفیت مورد توجه قرار بگیرد. این سه عبارتند از: طرح قاعده احترام مال و جان مسلمان، تفکیک میان تکفیر مطلق و معین و توجه به موانع تکفیر. این سه ظرفیت در این نوشتار با توجه به آثار ابن تیمیه بررسی شده است.

دریافت

توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

جاوید منتظران | ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۱۶
۱۷ مرداد۰۴:۵۵

سلف در لغت به معنای پیشین است. (ابن منظور، بدون تاریخ، ج 9 ، ص 158 ) به گفته ابن فارس، سلف اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد. سلف کسانی هستند که درگذشته بوده اند. (ابن فارس، 1408 ، ج 3 ، ص 95 ) بنا بر این سَلَف مفهومی نسبی دارد و در مقابل خَلَف است.

تا زمان ابن تیمیه ( 661 - 728¬ ق) سلف به معنای لغوی آن استعمال می شد و معنای دیگری مد نظر نبود؛ اما ابن تیمیه معنایی تازه و  اصطلاح جدیدی وضع کرد. منظور او از سلف، صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین پیامبر است که ازنظر وی، افکار و رفتار آنان در همه زمینه ها باید مرجع علمی و عملی مسلمانان قرارگیرد. او با تفسیر خاص خود از حدیثی منسوب به پیامبر  ، بهترین قرون را سه قرن اول هجری میداند. به اعتقاد او:

 سلف کسانی هستند که در سه قرنِ بهترِ اسلام زندگی میکردند و دارای تمامی فضائل بودند و آنان برای حل هر مشکلی شایسته تر ازسایرین هستند.(ابن تیمیه، 1425 ، ج 4 ، ص 96 )

وی تا آنجا به سلف اهمیت می داد که ایشان را در کنار کتاب خدا و سنت پیامبر  ، بهعنوان یکی از منابع دین معرفی میکرد: (ن.ک: همان،ص 703 )

ابن تیمیه سلف را ورثه انبیاء خلفای پیامبران ،.) » اعلام هدی و چراغ هدایت معرفی میکند « ابن تیمیه 1425 ، صص 196 – 197 ) هر چند وی به صراحت سلف را معصوم نمیداند، اما تمجید او به اندازه ای است که گویی سلف، مصون از خطا و اشتباه و معصوم هستند.(ن.ک: ابن تیمیه، 1425 ، صص 196 – 197 )

بامرگ ابن تیمیه، افکار او به محاق رفت و طرفدار چندانی نیافت و بهطور طبیعی، واژه سلفیه نیز به معنای خاص ابن تیمیه ای، کاربردی نشد. با ظهور محمد بن عبدالوهاب بار دیگر افکار ابن تیمیه مطرح شد و کلید واژه های او بر سر زبان ها افتاد. در سده اخیر برای اولین بار، محبالدین خطیب و سید محمد رشیدرضا در شمال افریقا از سلفیت و بازگشت به سلف سخن گفتند.

کسانی که تعریف ابن تیمیه از سلف را پذیرفته اند، سلفی محسوب میشوند؛ اما همه آنان عقاید یکسانی ندارند و به دسته های مختلفی تقسیم میشوند. گرایش های مختلف سلفیه از این قرار است:

1 - :سلفیه تکفیری کسانی هستند که تنها خود را مسلمان میدانند و غیر خود را کافر و مهدورالدم می شمارند. وهابیان و گروههایی همچون القاعده، سپاه صحابه و داعش همه مسلمانان جز خود را تکفیر میکنند.

2 - سلفیه جهادی: این عده کسانی هستند که هجرت و جهاد را برای تشکیل حکومت اسلامی واجب میدانند. این رویکرد، ریشه در عقاید سید قطب دارد.

3 - سلفیه تبلیغی: سلفیه تبلیغی در برابر سلفیت تکفیری است و محور فعالیت های خود را بر تبلیغ اندیشه ها و مبانی سلفی گری قرار داده است جماعت تبلیغ که شبکه ای سراسری در جهان دارد و در شاخه فکری دیوبندیه قرار می گیرد، نماینده این رویکرد است.

4 - سلفیه سیاسی: سلفیه سیاسی هر چند مبانی سلفیه را در مسائل اعتقادی پذیرفته، اما از دامن زدن به اختلافات عقیدتی در  چوامع اسلامی پرهیز دارد و عمدتاً برای به دست گرفتن قدرت سیاسی و اداره جامعه تلاش می کند اخوان المسلین« مصر و  جمعیت علمای اسلام می پاکستان در این دسته جای می گیرند.

د- سلفیه اصلاحی: این گروه از سلفیه علت اصلی عقب ماندگی جوامع مسلمان را دورشدن آنان از قرآن و سنت میداند و همه مسلمانان را به بازگشت به اسلام اصیل توصیه میکند. این عده سلفیت را به کتاب و سنت تفسیر میکند و نه همچون ابن تیمیه به صحابه و ابعین و تابعین ابعین. به همین دلیل، این رویکرد تنها در اسم و عنوان با سایر سلفیه اشتراک دارد و در فکر و عمل با آنان متفاوت است. اندیشمندانی همچون اقبال لاهوری، سید جمال الدین اسد آبادی، محمد عبده و شیخ محمود شلتوت در این دسته جای دارند.

منابع:

-سید مهدی علیزاده موسوی. ( 1393 ). تبار شناسی سلفی گری و وهابیت. (ویرایش ششم). قم: آوای منجی.

-بن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم. ( 1425 ). الفتاوی الحمویه. دوم، ریاض: دارالصمیعی.

-ابن فارس. ( 1408 ). معجم المقاییس اللغه. اول، بیروت: دارالفکر.

جاوید منتظران | ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۰۴:۵۵
۱۷ مرداد۰۴:۱۸

پیشینة و ریشه ی  تکفیر در جهان اسلام، به صدر اسلام باز میگردد. برخی حوادث مهم تاریخ اسلام به سبب تکفیر روی داده، همچنان که برخی رخدادهای سیاسی و اجتماعی زمینة تکفیر را فراهم آورده است. از جمله رویدادهای مهم دوران پس از رحلت پیامبر اکرم، جنگهای رِدّه در زمان ابوبکر بود که در این جنگها دستگاه خلافت معارضانِ خود را کافر و خارج از دین خواند. دربارة اینکه واقعاً تمامی یا بعضی از کسانی که در آن دوره تکفیر شدهاند، از دیدگاه فقه اسلامی کافرند یا خیر، تردید جدّی وجود دارد و برخی گزارشهای تاریخی تردیدهای بسیار در این باره، حتی تردید افراد نزدیک به خلیفه، را نشان میدهد. بنا بر برخی منابع تاریخی، عواملی مانند ندادن زکات و نپذیرفتن اصل خلافت یا در نظر گرفتن کسانی دیگر برای این مقام، در انتساب کفر به اهل  رِدّه یا دست کم دسته هایی از آنان نقش مهمی داشته است (زیودار،  1394 : 6 )
اما آنچه که امروزه تحت عنوان جریانات تکفیری شکل گرفته ریشه در نوعی تفکر در نزد برخی مذاهب اسلامی دارد که تحت عنوان سلفیه شناخته می شود. سلفیه که پدیدهای سخت و خشونتگرا است، مدعی انحصارطلبانه مسلمانی بوده و همه را جز خود مشرک میخواند. امروزه مهمترین و موثرترین مبنای کلامی سلفیان جدید، الهام گرفتن از سلفیان گذشته و توسعه معنایی و مصداقی کفر است. آنها به قدری دایره کفر را گسترده اند که هر کسی غیر از خودشان را در بر میگیرد. علت و منشأ این اختلاف نظر میتواند بعنوان مرحله نخستین در سیر تحول تاریخی بحث توحید و شرک و بدعت مطرح شود.به همین خاطر بسیاری از گروه های فکری سیاسی متعلق به این طرز تفکر را با عنوان تکفیری معرفی میکنند.

در حوزه نظری، اندیشه تکفیری در چند قرن گذشته، ریشه در دیدگاههای ابن تیمیه دارد و وهابیت و دیگر گروههای تکفیری، دیدگاه تکفیری خود را از ابن تیمیه گرفته اند. از این رو، برای فهم دیدگاه تکفیری وهابیان، باید ابن تیمیه را نقطه عزیمت قرارداد.

حافظ وَهبْة ( 1378 ه.ق) از نویسندگان وهابى، آراء و پندارهاى ابن تیمیه را در چهار مسئله خلاصه نموده است :

1 بازگشت به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و پیروى سَلَف صالح (صحابه و تابعین) در فهمیدن آیات و روایات مربوط به توحید و صفات خدا و دورى کردن از راه و روش فلاسفه، متکلمان و صوفیان. 

2  مبارزه و جنگ با بدعتها و منکرات، به ویژه با چیزهایى که موجب شرک مىباشد مانند: دست گذاشتن بر قبر و اقامه نماز در نزد قبور و حاجت خواستن از مردگان در گور و... .

 3  مبالغه نکردن و غلّو نکردن درباره مقام پیامبر(ص).

 4 اعتقاد به اینکه بابِ اجتهاد باز است... که ابن تیمیه در طول زندگانى خودش در راه آن ها تلاش و فعالیت نمود و بعدها محمدبن عبدالوهاب (مؤسس فرقه وهابىها) دعوتش را در نجد، بر اساس آن شروع نمود .(زیودار،1394 : 28 .)

منابع:

زیودار، جواد ( 1394 )، تأثیر جریانات تکفیری در خاورمیانه بر امنیت ملی (بعد سیاسی) جمهوری اسلامی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خرم آباد، به راهنمایی علی امیری

جاوید منتظران | ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۰۴:۱۸
۰۸ مرداد۰۴:۰۳

مقصود از تقریب مذاهب اسلامی، تقریب پیروان مذاهب اسلامی است؛ چراکه تقریب دو مذهب بدون درنظر گرفتن اتباع آن، معقول نخواهد بود. بدیهی است که تقریب به معنای دست شستن از ارزش های مذهبی نیست و هیچیک از علمای اسلام چنین برداشتی از تقریب ارائه نکرده اند؛ بلکه همواره بر اصول ثابت ارزشهای دینی و مذهبی تأکید داشته اند. محمدی عراقی می گوید تقریب همان نزدیک شدن به مشترکات مذاهب است و منظور از تقریب مذاهب اسلامی این نیست که شیعه، سنی شود و یا سنی، شیعه؛ بلکه مراد این است که چون مشترکات ما بسیارند، می توان در مهمترین مسائل، حتی در مسائل فقهی، همفکری و همیاری نمود(محمدی عراقی ،1387: 107) .بنابراین تقریب مذاهب اسلامی نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف شناخت مشترکات یکدیگر و توسعة مشترکات به منظور دستیابی به برادری دینی بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی، و نیز معذور نمودن همدیگر در امور مورد اختلاف است (نواب ،سلماسی، 1393 :235).
 

همگرایی و تقریب مذاهب در میان اندیشمندان اسلام
همگرایی که عبارت اخرای آن در زبان عربی تقریب است در یک‌صدسال اخیر مورد توجه علمای روشنگر اسلام همچون سیدجمال‌الدین اسدآبادی قرار گرفت به گونه‌ای که در دانشگاه الازهر مصر مرکز همگرایی مذاهب اسلامی به نام «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» تأسیس گردید که در آن حداقل گرایشات فقهی و مذهبی اسلامی حضور داشتند. یکی از بنیان‌گذاران دارالتقریب، مرحوم علامه محمدتقی قمی (ره) بود. ایشان درباره همگرایی دینی می‌گوید: «هدف ما اندماج مذاهب فقهی در یکدیگر نیست،‌ زیرا اختلاف امری است طبیعی... در این‌گونه اختلافات زیانی نبوده بلکه باعث توسعه فکری و فراهم آمدن تسهیلات و گشایش رحمت الهی خواهد بود. راهبردهای استراتژیک در این مرکز تعیین گردید که سرفصل‌های مهم آن عبارت بود از: تبیین باورها و برداشت‌های مشترک بین این دو و تطبیق و مقایسه آن با نکات اختلاف از جهت اهمیت، ایجاد آگاهی فرق اسلامی به پیامدهای تنش و درگیری، یافتن زبان مشترک برای همگرایی، معرفی تفرقه‌افکنان که قصد تبدیل اختلاف به یک نزاع تمام‌عیار را داشته‌اند، یادآوری فواید سکوت و خویشتن‌داری هر یک در راستای تحقق اصل وحدت اسلامی، این قبیل راهبردها به منظور کاستن فاصله مسلمانان مذاهب اسلامی و رفع بدبینی و خصومت صورت می‌گرفت. یکی از متفکران عرب به نام دکتر «محمد الدسوقی» (استاد دانشگاه قطر) مفهوم همگرایی و تقریب مذاهب را با این تعبیر بیان می‌کند: «إنّ التقارب بین المذاهب هو فی جوهره: محاولة لکسر شوکة التعصب، و جمع کلمة الأمة علی أصول عقیدتها والمبادئ الأساسیة لدینها یعنی: همگرایی، تلاش برای شکستن شوکت تعصب و پیوند زدن امت اسلامی بر اساس اصول عقیده مبادی، اساس دین است. به عبارت روشن‌تر همگرایی را اصل بنیادین دینی می‌داند. مرحوم آیت‌الله شیخ محمدحسین آل‌کاشف‌الغطاء، همگرایی و تقریب فرق اسلامی را نه تنها به معنای هضم فرقه‌ای و سکوت فرقه مغلوبه نمی‌داند، بلکه می‌فرماید: «از عدالت به دور است که ما فرقه‌ای را که در انزوا و اتهام نهاده شده و از خود دفاع می‌کند به دلیل دفاع از حق خود به تفرقه‌افکنی و کینه‌توزی متهم کنیم بلکه باید سخن او را بررسی نماییم. اگر حق با اوست او را یاری دهیم وِالّا به استدلال او را قانع سازیم. بنابراین همگرایی ناظر بر رفتار متعهدانه متقابل مذاهب اسلامی به منظور صیانت از اصول مشترک اسلامی می‌باشد. در این رابطه، سیاست راهبردی برای مصونیت سامانه همگرایی، اصل احترام مذاهب به یکدیگر، برای پوشاندن حفره‌ها و خلأهای موجود، مهار تنش‌ها و پرهیز از سبّ و دشنام پیروان مذاهب نسبت به یکدیگر باید مورد نظر باشد..(سارلی ،1391 :2)
تجارب همگرایی و تقریب مذاهب در اسلام
  از زمان اسـتقرار نـظام دولت-ملت در سرزمین‌هاى اسلامى،طرح‌هاى‌ مختلفى‌ براى همگرایى پیشنهاد شده که برخى از آن‌ها عملى گردیده و برخى دیگر در حـد پیشـنهاد بـاقى مانده است.از میان طرح‌هایى که اجرا شده،بـرخى بـه شـکست انـجامیده و بـرخى‌ دیگـر‌ به‌ امید موفقیت‌هاى آینده همچنان به‌ فعالیت‌هاى‌ خود‌ ادامه داده‌اند.   در اینجا دو دسته از اقدامات انجام‌گرفته براى همگرایى در جهان اسلام.یکى،ایجاد اتحادها و ائتلاف‌هاى سیاسى‌ است‌ که‌ در این مـیان چهار نمونه شامل جمهورى متحده‌ عربى‌،فدراسیون عربى،اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامى می باشند و دیگرى تشکیل اتحادیه‌هاى اقتصادى شامل شوراى همکارى خلیج فـارس،شـوراى همکارى عرب،گروه دى‌ هشت و سازمان همکارى‌هاى اقتصادى(اکو)است.برخى از این اقدامات با نظریۀ فدرالیسم،برخى با نظریۀ ارتباطات‌ و برخى‌ دیگر‌ با نظریه‌هاى کارکردگرایى و نوکارکردگرایى قابل تطبیق است.(ولایتی،سعید محمدی ،1389 :158)  با این‌همه،طرح‌هاى ارائه‌شده براى همگرایى و تقریب،توفیق چندانى به دست نیاورده است. برخى مانند شوراى همکارى عرب اصـولا‌ مـرده به دنیا آمدند؛زیرا هرگز فرصت آن را نیافتند که براى تحقق اهداف خود دست به اقدام عملى بزنند.برخى مانند جمهورى متحده عربى و فدراسیون عربى،پس از اندک‌ زمانى‌ متوقف گردیدند و برخى هم مـانند سـازمان کنـفرانس اسلامى،اتحادیه عرب،گروه دى هـشت و سـازمان هـمکارى‌هاى اقتصادى(اکو)به امید موفقیت‌هاى آینده همچنان به فعالیت‌هاى خود ادامه داده‌اند. شوراى همکارى‌ خلیج‌ فارس که در اصل با هدف مقابله با جـمهورى اسـلامى ایران بـه وجود آمد نیز نتوانست به هدف ظاهرى خـویش یعـنى ایجاد اتحاد‌ بین‌ اعضاى شش‌گانه خود جامعه عمل‌ بپوشاند‌ و على‌رغم تداوم فعالیت‌هاى آن،امروزه اختلافات ریشه‌اى میان برخى از اعضاى آن مـشاهده مـى‌شود. (ولایتی،سعید محمدی ،1389 :176) بنابراین در این میان کشورهای اسلامی با جمعیت عظیم خود و قابلیت ها و ظرفیت های متعدد و متنوع و انگیزه های قوی، تابحال نتوانسته اند نوعی همگرایی و همکاری منسجم در سطح جهانی و یامنطقه ای همچون اتحادیه اروپا، نفتا و ... را بوجود آورندو با وجود نقاط مشترک فراوان در کشورهای اسلامی، نظریه منسجمی که هم بتواند چارچوبی نظری برای وحدت دنیای اسلام تبیین کند و هم از توان اجرایی برخوردار باشد کمتر وجود داشته است. اغلب نظریه ها در حد راهکارهای نظری باقیمانده و کمتر به حیطه عملی وارد گردیده اند(هاشمی، 1382: 45)

منابع :

ولایتی،علی اکبر؛سعید محمدی،رضا؛(1389) تحلیل تجارب همگرایی در جهان اسلام، علوم سیاسی : دانش سیاسی : بهار و تابستان  - شماره 11 (علمی پژوهشی)

هاشمی، سید محمد جواد. (1382) . امام خمینی و همگرایی

نواب،ابولحسن؛شاکرالماسی،مجید،(1393) ،ظرفیت ها و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در لبنان،فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی سال دوازدهم

سارلی، ارازمحمد ؛همگرایی اسلامی (ضرورت‌ها، نمادها و عوامل(؛ دوره اول، پیش شماره دوم، تابستان 1391، فصلنامه علمی تخصصی حبل المتین

جاوید منتظران | ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۰۴:۰۳
۰۷ مرداد۱۲:۵۴

تروریسم یکی از اساسی ترین بحران سده جاری در جهان اسلام است. کشورهای اسلامی شاهد بیشترین تعداد حملات تروریستی و بالاترین میزان آسیب پذیری در مقابل این پدیده هستند. آمار و اطلاعات بین المللی نشان میدهد در بین 10 کشوری که بیشترین حملات تروریستی را در سالهای اخیر تجربه کرده اند 8 مورد آنها جزو کشورهای اسلامی اند. گروه های تروریستی زیادی مانند داعش، جبهه النصره، القاعده، الشباب، بوکو الحرام و ابوسیاف در مناطق مختلف جهان اسلام فعالیت میکنند و حتی برخی از کشورهای اسلامی در خطر ساقط شدن توسط گروههای تروریستی قرار دارند. مسئله اصلی این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از گزارشهای بین المللی و - منابع کتابخانهای انجام شده است، شناسایی و تحلیل دلایل ریشه ای شکل گیری و فعالیت گروههای تروریستی در جهان اسلام است؟ به نظر میرسد شکل گیری و گسترش تروریسم در میان کشورهای اسلامی تحت تاثیر عوامل متعددی است. بنیادهای فکری و اعتقادی بویژه فقه سیاسی برخی از علمای اهل سنت از جمله ابن تیمیه، سید قطب، ابوعبدالله مهاجر، یوسف القرضاوی و... همینطور تقابل سنت و مدرنیسم در دنیای اسلام و گسترش پدیده جهانی شدن، فقر اقتصادی، تحول در گفتمان حاکم بر نظام بین الملل از پارادایم دو قطبی به سلسله مراتبی در حال گذار و ایجاد خلع قدرت، رقابت قدرتهای جهانی و منطقه ای در منطقه خاورمیانه، فرهنگ قومی و عشیره ای و فقدان رویکردهای دمکراتیک است.

نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد عوامل مختلف درونی مانند استبداد سیاسی حکومتها و ضعف دموکراسی، ضعف نفوذ اجتماعی دولت و فرایند ملت سازی، تکثر قومی مذهبی و وجود کشورهای شکننده و فضاهای فاقد حاکمیت در کنار عوامل خارجی - همچون ترویج اندیشه های افراطی و تکفیری، رقابت ژئوپلیتیکی قدرتها و حمایت برخی دولتها از تروریسم باعث شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در جهان اسلام شده است.


 دریافت
توضیحات: نسخه ی الکترونیکی اصل کامل مقاله 

جاوید منتظران | ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۴
۰۶ مرداد۱۵:۵۹

 با مطالعه تاریخچه عملکرد قدرت های استعماری درکشورهای اسلامی به ویژه در دو قرن اخیر این موضوع کاملاً قابل تصدیق است که قدرت های سلطه گر همواره از ظرفیت ها و زمین ههای درون جهان اسلام برای تضعیف اسلام و خنثی نمودن توانایی های بالقوه آن بهره برداری نموده اند، در این میان آنچه بیش از همه مطمح نظر بوده است امکان اختلاف افکنی و انشعاب فکری بین مذاهب و گرایش های مختلف دنیای اسلام از درون با استخدام مهره های فرصت طلب یا سست ایمان یا منحرف از لحاظ عقیدتی بوده است. ترویج افراطی گری و خشونت یکی از شگردهای شیطانی جبهه استکبار برای فرصت سوزی و سرگرم نمودن دنیای اسلام به جنگ های داخلی و هدر رفتن استعدادهای نهفته اسلام و مسلمانان در دنیای معاصر است و مع الأسف امروز نظاره گر به بار نشستن سیاست های دشمنان اسلام با شکل دادن گرو ههایی مانند القاعده و داعش هستیم که دنیای اسلام در شعله های آتش آن می سوزد و خسارت های ناشی از آن تا سال ها و دهه ها گریبان گیر مسلمین خواهد بود. غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا پس از هشدار تئوری پردازانی مانند هانتینگتون، فوکویاما و تجربه ی سیاست مدارانی که با افول مارکسیسم بار سنگین دوران جنگ سرد را پشت سرگذاردند، مهمترین رقیب خود در دوران پسا کمونیسم را در اسلام و جریان بنیادگرایی اسلامی تعریف نمودند. آنان به خوبی به زمینه های بیداری اسلامی و زنده شدن قدرت فرو خفته ی اسلام برای آینده نهفته در دنیای اسلام به کار بستند. جریان بنیادگرایی با تعریفی که غرب از آن داشت هم در جهان اهل سنت و هم در تشیع به تعبیر مستشرقین، آن دیگریِ مقابل غرب است که اگر مدیریت نگردد نقطه کانونی جنگ های آینده غرب برای حفظ منافعش خواهد بود، این نوشتار درصدد است نشان دهد که چگونه غرب به ویژه امریکا برای دفع مخاطرات جریان اسلامی با کمک به تشکیل القاعده و داعش و سایر جریان های افراطی با عناوین مختلف در جهان اسلام جه تگیری حرکت های اسلامی را از مبارزه با غرب و صهیونیسم به درون جهان اسلام برگردانده و با ترویج افراطی گری و تقویت اندیشه های واگرایانه اسلامی زمینه ی درگیری های درون دینی را گسترش داده و جریان احیاگری اسلامی و بازگشت به اسلام اصیل را به ضد خود تبدیل نموده است.

دریافت نسخه ی الکترونیکی کامل مقاله 


جاوید منتظران | ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۹